سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 41
کل بازدید : 313414
کل یادداشتها ها : 277
خبر مایه


 

تا نباشی آشنا زین پرده رازی نشنوی

گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

(حافظ)

گوهری در دست داری ،کودکانه عمل می کنی و با یه منفعت آنی عوضش می کنی!

گوهری در دست داری و عقلت هم می رسه که گوهره ولی چون دقیق نمی شناسیش و سراغ گوهر شناس هم نمی روی با قیمت خیلی کمتر از دستش می دهی!

گوهری در دست داری و از قیمتش هم خبر داری اما بلد نیستی کجا خرجش کنی. دوستان و رفقای فرصت طلب چون مگسان گرد شیرینی طرح و نقشه راه ارائه می کنند و با تردستی و چرب زبانی روانه بازاری می کنندت که طبلش بعدها به صدا در می آد. و چون کوس رسوایی ات به هرکوی و برزن رسید و نگاههای عاقل اندر سفیه مردمان را نظاره کردی ،خنده و گریه بر حال بی حال خویش کردن چه سود.!

آیات19 تا 22 معارج را که نگاه کنید می بینید پس از توصیف منفی انسان ، استثنائی خیلی جالب و شگفت انگیز وجود دارد .

" اِلّا المُصلّین" مگر نمازگزاران.


إِنَّ الإنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا 

انسان هلوع آفریده شده است.نیازی به واژه شناسی نداریم . دو آیه بعد نشانی این انسان طبیعت گرا را به ما می دهد.انسان اگر پای دل و جان از "مسجد فطرت" بیرون نهد و آواره "بازار طبیعت" و غرایز سیری ناپذیر گردد سرمایه ی افزون خواهی خویش را برای کالای لوکس و فریبای دنیا تقدیم فروشنده دوره گرد و ناآشنای این بازار خواهد کرد. و گوهر فطرت را در اختیار او قرارخواهد داد.

انسان طبیعتی "هَلوع"دارد؛یعنی:بى‏ تاب و حریص

إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً  


وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً
 

انسانی که از "مسجد فطرت" گریخته و دور شده و در "آغوش طبیعت" حیوانی جا خوش کرده هرگاه بدى به او رسد، نالان است .  و هرگاه خیرى به او رسد، بخیل است.

 نگهداشتن این "امانت" یعنی همان "گوهر" و بجا و درست خرجش کردن نهایت "هنر آدمیت "انسان است. من اینجوری فکر می کنم.

گیر کردن میان کشمکش و جنگ و دعوای فطرت و طبیعت ، نفس بهیمی و چهارپایان و عقل خدایی و فرجام اندیش واقعا نبرد سختی است . هردو طرف در پی آن "گوهر"ند . این که هر کدام از دو طرف دنبال گوهر باشند دور از انتظار نیست. اما درمقابلش چی می پردازند و ما با چه معیار و وزنی ، بها و ارزش "گوهر" را تعیین می کنیم مهم است .!!

انسان طبیعی افزون طلب و زیاده خواه است و برای به دست آوردن ، از همه روش ها و تکنیک ها مجاز است استفاده کند. چیزی به نام حق دیگری در قاموس او به رسمیت شناخته شده نیست.گاه خودرا به موش مردگی می زند تا ظاهرا مسالمت جویانه دریای حرصش را پرتر کند. در این راه ناله ها سر می دهد تا خودرا درگرفتن حقش و در واقع برای پاسخگویی به خصیصه هلوع بودنش  ناتوان  نشان دهد و بیشتر به جیب بزند.

زبان سپاس گویی برای انسان هلوع بی معنی و بی تابی کردن و شکوه کردن در فرهنگ نامه وی بسیار برجسته تر است.

در جبهه روبروی "هلوع" و حرص پیشگان طبیعت گرا "نمازگزاران" قرار دارند.

،" اِلّا المُصلّین"

اگر ریشه بسیاری از ناهنجاری ها حرص و بخل است برای درمان باید به مسجد فطرت بازگشت . درمانگاهی که نماز و نیایش درمانی را نخستین و موثرترین و نیز مهمترین راهکار برای حفظ و نگهداری "گوهر ادمیت" و درمان انسان طبیعت گرا می داند و در مراحل آزمایش نیز پاسخ داده است.

مهار و کنترل بیماری حرص و بخل با نماز و یاد آفریدگار مهربان امکان پذیر است و باید از روش های درمانی موقت یا انحرافی پرهیز کرد.


و کدهای شناسایی "مُصلّین" :

الَّذِینَ هُمْ عَلَى‏ صَلَاتِهِمْ دَآئِمُونَ‏*

وَ الَّذِینَ فِى أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ *لِّلسَّآئِلِ وَ الْمَحْرُومِ *
وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ *
وَالَّذِینَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ *
إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ *
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ *
إِلَّا عَلَى‏  أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ *
فَمَنِ ابْتَغَى‏ وَرَآءَ ذَ لِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ‏*

 

برای خوب شدن و خوب ماندن باید راه را تا آخر ادامه داد و پشتکار داشت .

برای خدایی شدن و در گروه "نمازگزاران" بودن و ماندن ، با مردم بودن و برای مردم کارکردن و با مردم ماندن جدای از با خدا بودن نیست.

نماز گزار خلوتی شیرین با خدا و زبان و بازو وآبرویی در جلوت برای خلق او دارد.

نماز باوری و فرجام باوری و رستاخیز را با زدودن غم و غصه ازدل و جان مردم در هم می آمیزد .

پاکی لباس و مکان و سجاده مهمانی خدا را در پاکی ذهن و دست و پا و چشم و حراست از جامعه ای پاک را با هم جستجو می کند.

تا همانگونه که خلق از او در آسایشند ، آغوش مهر الهی نیز برای اوهمواره گشوده بماند

و چنین است که ساکنان مسجد فطرت بی هیچ بیم و واهمه ای در فرجام خویش بر سفره خشنودی و دیدار آفریدگار هستی گرد می آیند.

 


  

گاهی وقت ها حس می کنی همه سختی ها و مشکلات بهمنی شدند و روی سرت فرود اومدند.اون وقته که تازه به فکر چاره می افتی که راهی برای بیرون اومدن از زیر خروار ها مشکل پیدا کنی!

من اینجوری فکر می کنم که خیلی از آدم ها به دلیل این که خدا و دنیای خودشون رو نمی شناسند انتظارات ذهنی عجیب و غریبی از همه کس و همه چیز دارند!

زندگی کردن در عالم ماده اسمش روشه دیگه؛ اصطکاک ها؛ اولویت ها برخورد تصمیم های متفاوت با همدیگه ؛ محدودیت ها و... همه و همه خود به خود دچار فراز و نشیب ها میشه؛طبیعت دنیا ی مادی همینه دیگه و آدم های ناز پرورده فکر می کنن توی اقیانوس گرفتاری ها اسیر طوفان مصیبت شدن و حسابی خودشون رو می بازن و به مرگ و تباهی ناخواسته ی روحشون تن میدن..

غریق نجات  و ناجی

دنبال ناجی اگه می گردی ؛ اولین غریق نجات "خودت"هستی.

-           شناخت ودرک درستی ازخودت و دنیا داشته باشی پنجا پنجا جلویی. قوانین هستی آفرینِ حاکم بر دنیا.البته شناخت و درست یه سر این طنابه مهمتر سر دیگش هست که توانمندی های خودت ؛ نیروهای درونیت رو که خداوند بهت هدیه داده رو به کاربگیری. و اینقدر تمرین کنی و استقامت بورزی تا ورزیدگی پیدا کنی.

-          راستش دردنیا عمر میلیاردی هم پیدا کنی باز قوانین و روابطی وجود دارند که اندیشه ها و نبوغ بشری هم به سادگی نمی تونند کشفش کنند و ناگزیر باید به آفریدگار جهان و انسان پناه برد.خوندن تجربه بشری و اوضاع و احوال امروز و دیروز دلیل روشنیه بر این باور.

-          خیلی وقتا هیچ کدوم از نیروهای بشری حس پناهچویی آدم رو ارضاء نمی کنه . هرچی می دوی کمتر می رسی . و هرچی فرار می کنی باز می بینی خطر و مشکل و گرفتاری همراهته.نه عقل فردی؛ نه مشورت جمعی نه آشنا نه بیگانه هیچکدوم نتونستن گره کور زندگیت رو باز کنن.

همه شاهراهها خیالی میشن وسرشون به بن بست "توهم" پیروزی می خوره.

 

حس پناهجویی اروم آروم بدون سرخوردگی و نا امیدی راه برون رفت از این بن بست رو بهمون نشون میده ؛ برای کمک و یاری دستمون رو در دست نماز قرار میده.

چه دست مهربان و توانمندی!

دستی سرشار از بخشندگی و آرامش بخش!

دستی آکنده از ادب و فروتنی!

"وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ "سوره البقرة آیه45

 

از شکیبایى و نماز یارى جویید. و به راستى این [کار] گران است، مگر بر فروتنان.

..........

هزار نکته باریکتر زمو اینجاست....باید راه بیفتی تا نکته هایی از بیشماران رو به بینی و بیابی.

دارایی های بی شمارت رو بشناس و درست ازشون استفاده کن ؛ اعتماد به نفس پیدا کردن تمرین می خواد و تمرین منظم و مستمر هم شکیبایی .! روزه تمرین زیبایی برای تکیه به خوده.

و مهمترین مرحله اعتماد به نفس به خودت اعتماد و توکل؛ به خدای سبب ساز و سبب سوزه.

از راه نماز میشه این رابطه اعتماد آفرین با خدا رو محکمش کرد.

وقتی این رابطه همیشگی برقرار شده آروم آروم بن یست های زندگی به راه پیش برنده تبدیل میشه.

اول: "ایاک نعبد".......................................در امتداد "ایاک نستعین"

 اگه یه باور عمیق توام با رفتار به وجود بیاد اون وقته که تجربه عملی فرزانگان فرش نشین عرش سیما رو در حل مشکلات به کار خواهیم بست.

 

ازامام صادق (ع) نقل شده که فرمود:«ما یمنع احدکم اذا دخل علیه غم من غموم الدنیا ان یتوضا ثم یدخل مسجده فیرکع رکعتین فیدعو الله فیها سمعت الله یقول: واستعینوا بالصبر والصلاة » چه می شود اگر یکی از شما را اندوهی فرا رسد که وضو بگیرد و به مسجد رود و دو رکعت نماز گزارد پس در نماز از خدا بخواهد (تا خدا دعایش را مستجاب گرداند) آیا نشنیدی که خدا فرمود: از صبر و نماز یاری جوئید ." تفسیر عیاشی ج 1 - ص 43"

صبح و ظهر و عصر و شب در پیچ و تاب زندگى

چرخ عمر مسلمان را بود محور نماز


pray-namaz


  

 

برای همه مؤدب حرف زدن یه رفتار خوب محسوب میشه و زیباتر برای اوناییه که یه عده قبولشون دارن و کف و هورا و صلوات نثارشون می کنن و خلاصه بِرَندِشون برا آدمای زیادی ، تابلوی راهنماست.

وباز درست حرف زدن و استخدام بجای واژه ها و از روی دانش و آگاهی حرف زدن ، برای کسی که به اسم دین و مذهب منبری داره و تریبونی ؛ کرسی تدریسی و قلمی و هنری جزء ضروریات دینی و اخلاقی است.

چرا می گم "ضرورت"دینی و اخلاقی؟!

-          خب اگه یه مسئله و فتوایی رو اشتباه گفته باشه تکلیف همه اونایی که بر اساس حرف این"بزرگوار"عمل کردن چیه؟

-          اگه یه قصه یا رویداد تاریخی تحریف بشه یا بر اساس روایتی ضعیف و یا با آب و تاب هیجان برانگیز غیر عقلانی موجب سستی باورهای افراد یا وهن و بی اعتباری قهرمان رویداد و یا خود اون قصه باشه ، پاسخگوی این سست ایمانی و بی اعتباری پیشوایان دینی چه کسیه ؟

-          اگه و اگه و اگه....تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!

مگه آدم همچین که یه صدایی و حنجره و قیافه ای داشت و فن سخنرانی بلد بود و شهرتی به هم زد و عده ای زیر علمش سینه زدن و بَه بَه و چَه چَه کردن  ، مجازه از هرچیزی و درباره هر موضوعی حرف بزنه؟!

از چی و کی باید بر دینمون بترسیم؟

-          یکی؛ ده تا ؛ حالا هرقدر؛ از اون ور آب تصمیم گرفته دینمون را غارت بکنه . خودشم میگه . ما هم می دونیم باید در مقابلش چه جوری از باورمون مراقبت کنیم. خدا هم به نیتمون نگاه می کنه و به بی پناهیمون و کمک مون    می کنه.

-          امااگه اینجا  توی خونه مون ، به اسم خدا و دین  ، بعضی ها نفهمیده و نسنجیده و یا برای خوشامد خلق الله و یا از روی حسد و انتقام جویی و حال طرفو گرفتن و یا اینکه بگن بله! ما هم هستیم و سری توی سرا داریم!!! و انا رجلنی بزنن ویا... محترمانه خاک میریزن توی چشمه باورامون و میگن این بهترین آبه و تازه شفای درداتون هم هست. چه کنیم؟!

.

.

 .

-          صدای عزیزی رو که مداح اهل بیت عصمت و طهارت هم هستند و در قالب یه نماهنگ در سایت ها پخش شده بود رو شنیدم. کلامش اعتراضی بود (البته در قالب سؤال ؛ آن هم حق به جانب و با لحن القاء شبهه) به جناب آقای قرائتی عزیز .

-          مضمون حرف مداح عزیز اینه :

" آقای قرائتی شما در ماه مبارک رمضان می گید  اول افطار کنید بعد نمازتون رو بخونید. اینجا که بحث شیکمه نماز اول وقت لازم نیست.!! اما در ظهر عاشورا اصرار دارید که نماز ظهر سر وقت بدون چند دقیقه اینور و اونور کردن باید خونده بشه ! و این خیانت به دستگاه اباعبد الله الحسین و عزاداری است که می کنید.!!

چند تا نکته:

-          آقای قرائتی نیاز به معرفی نداره و منم اندازه این کار نیستم . و قصدمم دفاع از شخص آقای قرائتی نیست.

-          جناب مداح عزیزمون و همه اونایی که عاشق امام حسین و اهل بیت پیامبر هستند می دونند که هدف قیام و نهضت خونین و بیدارگر عاشورا برای به سرو سینه زدن و اشک ریختن و داد و هوار کشیدن نبوده . خب لابد تاریخ و مقاتل معتبر رو دوستان خوندن دیگه و بهتر از نویسنده می دونن که احیاء دین رسول خاتم به معنای واقعی اون و بیدارگری مسلمین در برابر بیداد و ستم حاکمان ، فلسفه اون حرکت فراموش ناشدنی امام شهیدانه.

-          دو نکته بسیار برجسته در اهتمام شخص سید الشهداء به اقامه نماز و نیایش عاشقانه توی اون عرصه بحرانی تنها در عصر تاسوعا و ظهر عاشورا به زیبایی تمام دیده می شه . عصر تاسوعا امام از دشمن درخواست مهلت می کنه تا کارزار را برای یک شب به تاخیر بندازن چرا؟؟!!!(درپست قبل اشاره ای کوتاه کردم و تکرار نمی کنم)و در روز عاشورا اون جلوه بسیار زیبا و به یاد ماندنی از اقامه نماز در اول وقت رو برای همه نسل ها و عصرها به یادگار می گذارن تا بهونه ها از ظاهر گرایان و متعصبان گرفته بشه .

-          در برابر سیره عملی امام ما را چه رسد که جلوتر از امام بیفتیم و گریه کردن و مدح اورا بر نمازی که خودش با اون وضعیت اقامه کرد مهمتر بدونیم.!!!

-          به جای آوردن نماز اول وقت ، مستحب مؤکده و عزاداری بر سید الشهداء علیه السلام هم از شعائر دین و مستحب . نماز به خودی خود واجبه ، اونم واجبی که هر شخص خودش باید انجام بده و وقتش هم در یه محدوده زمانی خاص فراخه و دراین محدوده حتماً باید خونده بشه. سیره امام نشون میده که عزاداری با همه اهمیت و ارزش والایی که در احادیث داره  ، در وقت نماز نمی تونه جای نماز رو بگیره و در روز بازپسین رفع مسئولیت نمی کنه.

-          و نکته مهمتر اینه که اگه واقعاً کسی مقید به آموزه های شریعته ؛ دین که بی حساب و کتاب نیس جونم . خب میریم از مرجع تقلیدمون می پرسیم در چنین وضعیتی چکار کنیم ؟ نماز اول وقت یا ادامه عزاداری؟!

-           اصلا شور و شعور رو در عزاداری ها با هم آمیخته کردن یعنی چه؟ چهار رکعت نماز با همه مقدماتش که ده دقیقه بیشتر وقت نمی گیره مزاحم عزاداریه؟!! جل الخالق

-          و اما مقایسه ماه مبارک رمضان و روزه داری با اینجا مقایسه ای است که بیشتر به مغالطه شبیه تا قیاس منطقی!هیچ یک ازفقها تا اونجا که نویسنده ، رساله ها رو خونده ، نفرمودند نماز اول وقت در مغرب روز ماه رمضان فضلیت استحبابی نداره و ابتدائاً افطار کردن فضیلت داره. اینجا یه "اگر" هست که اون هم به حال و موقعیت مکلف ارتباط داره و کلی و عمومی نیست.

-          واقعاً اگه طرف حالت ضعف داره و گرسنگی و تشنگی بهش فشار آورده و حال توجه ازش گرفته شده میگن بره افطار کنه و بعد نمازش رو بخونه.

-          اینجا کجاش مسئله شیکم و این جور حرفاست.!؟ و در صحبتای آقای قرائتی هم چنین مطلبی ابداً وجود نداره که به هنگام روزه،  اول افطارکردن و بعدش نماز خوندن.(هرکی می خواد حرفای آقای قرائتی رو ببینه به سایت درسهایی از قرآن مراجعه کنه)

-          تو رو خدا بیایم دین رو محور رفتارامون قرار بدیم تا از فتنه های آخر الزمان در امان بمونیم. امان از پیروی هوی و هوس و خود فتوایی ها که ریشه آدمو می خشکونه.


  
+ مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند اما خوشبختی دیگران همیشه جلو دیدگان آنهاست «به داشته های خود عمیق تر نگاه کنید»


+ صبح است و هوا و‌ نفس دلکش پاییز من هستم و‌ یک سینه از مهر تو لبریز زیباست تو را دیدن از این پنجره صبح زیباست هوای تو در این صبح دل انگیز


+ برای رسیدن به موجودیت خویش نخست نرده های زندان مطلق گرایی،جزم اندیشی،تعصب ورزی،خوش خیالی و خودخواهی را بشکنیم. خواهیم دید رهایی در دل و جان و اندیشه سپردن به فرمان خداوند تنها مطلق عالم است.


+ #رهبر_انقلاب قدرت استکبارى امریکا هم از بین خواهد رفت ، او هم متلاشى خواهد شد ، این قدرت جهنمى ماندنى نیست ، اسرائیل هم ماندنى نیست. 1370/05/30


+ مردی که دائم ، در حضور خدا باشد و از یاد خدا غافل نشود . هرگز نمی تواند به خانواده خود ظلم کند چنین مردی ، در چشم همسران و فرزندانش ، عزیز و دوست داشتنی و با جذبه خواهد بود .


+ برای رسیدن به عزت بهترین راه ، قناعت است .سعی کنیم حرص و طمع ، نداشته باشیم به اندازه خودمان ، از دنیا بهره برداری کنیم


+ بیشعور سیاسی کیست؟ حسن رحیم پور ازغدی در توئیت خود نوشت: کسی که شعور سیاسی داشته باشد از مذاکره دوباره با آمریکا حرف نمی‌زند.


+ نقوی حسینی مخالف CFT: رئیس جمهور یک سطر بنویسد و تضمین بدهد که اگر عضو کنوانسیون شدیم مشکلات مالی و پولی ما حل می‌شود و اگر نشد مرا استیضاح کنید. ما رای می‌دهیم.


+ آرامــــــش چیست؟ نگاه به گذشته و شکر خــــــــدا، نگاه به آینده و اعتماد به خــــــدا Peace of mind can be meant as: looking back on the past and thanking God; looking ahead into the future and trusting in God.


+ حضرت امام علی ((علیه السلام)) : قیمت و ارزش هر کس به اندازه کارى است که مى تواند آن را به خوبى انجام دهد. ازنهج البلاغه امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام حکمت81






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ