سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 80
کل بازدید : 313627
کل یادداشتها ها : 277
خبر مایه


نگرانی وغصه برای چه؟!!!

دیدین وقتی  حزب وگروهی تشکیل میشه و عده ای با هم گره می خورن و ناگهان به دلایل غیرمنطقی و نا معقول یک یا چند نفر گروه رو ترک می کنن و همه آرمانهای گروه را زیر پا میذارن و صدوهشتاد درجه چرخش پیدا می کنن و میشن دشمن همون  آرمانهایی که بهش متعهد شدن و قسم خوردن ، همه مون غصه می خوریم و یه جورایی ته دلمون خالی میشه .

وبیشتر از همه این رهبر و رئیس گروهه که غصه می خوره !

وسئوالات زیادی هم توی ذهن رهبر، اعضای گروه و بیرونی ها ایجاد میشه!

آخه چرا فلانی و فلانیا رفتن؟!

اشکال کجاس؟!رهبر گروه مشکل داره؟!

پایه واساس و رسالت فکری گروه خردمندانه نیس ؟

خب طرح این سوالات ذهنی در گروههای بشر بنیاد که  اصول و مبانی و آرمانها و روش ها و خط و مشی ها و اهداف با اندیشه وخرد جمعی بشری تولید میشه روبه راحتی میشه قبول کرد.

اصلا شایدم مشکل از اونایی که گروه رو ترک کرده باشه ! اونا نتونستن با آرمان ها ی گروه کنار بیان و مقاصد دیگه رو دنبال میکردن؟!

اما زمانی که رهبر گروه و جمعیت پیامبر خداست و اصول و مبانی و اهداف و روش ها را "خود"خداوند تعیین می کنه ،

دیگه نه جای غصه خوردنه ، نه نگرانی و ترس و نه جای این همه سوال !!

اون عده ای هم که بی مطالعه و تحقیق عضویت در گروه را پذیرفتن  و یا با احساس های عاطفی و قومی و ملی ،

 یا با نقشه های از قبل تعیین شده و یا با هدف برخورداری از منافع خاصی خودشون رو به گروه چسبوندن فکر نکنن ،

حالا که دارن تشریف می برن ،چه اتفاق خاصی ممکنه بیافته !

 زحمت تجزیه و تحلیل به خودشون ندن،هیچ طورنمیشه !

باخودشون محاسبه نکنن،  ما که گروه رو رها کنیم حتما گروه ضربه می خوره و از اعتبار می افته !

نه باباجون این محاسبات بشری و منطق ارسطویی برای گروههای بشری ممکنه درست باشه.

 ولی برای حزب و جمعیتی که موسسش خداوند علیم و قادر و حکیم مطلقه هرگز!

او خودش حامی و یاور باورمندان به آرمانهای متعالیه.

خدای قادر و دانای بی نهایت و مطلق خود در میانه جمعیت باورمندقرار می گیره

به مهربانی تمام ، رخ در رخ باورمندان خویش که تمام قد برای گسترش آرمانهای الهی ایستادن ،

 دستای توانمندش رو بر سر مون میذاره و نوازشمون می کنه .

عزیزای خداوند! اونایی که از باورهای گروه دست کشیدن و رسماً ازگروه مومنان بیرون رفتن (چه باک!)

عضوگیری گروه خدا باوران نامحدود و تمام ناشدنی و منحصر به افراد و اشخاص در یه زمان و یه مکان که نیس .

همه اش ریزش ها راکه نبایدببینیم!

 درسته که ابلیس و سپاهش بی وقفه کار می کنن تا در گروه نفوذ کنن و افرادی را به سمت خودشون بکشونن (باز هم چه باک!)

عزیز دل آگاه !بدونیم که خداوند حکیم هم اصول و ارزش ها و آرمان هاش را در دل مردمانی جان و دل بر کف قرار میده ،

آدمایی که خداوند دوستشون داره و اونا هم با همه وجود "عشق الله" در تار و پود دل و روح و اندیشه شون تنیده شده.

نگاهتون به رویش های پیاپی و ریشه دارهم باشه !

وقتی خداوند مهربان با همه لطف با هامون حرف می زنه : یا ایها الذین آمنوا

همه وجودمون سرشار از سرور و شادمانی و اعتماد و عزت میشه .

...........

حالا می خوای بدونی گروه عاشقان الله چه مشخصاتی دارند.

می خوای اعضاء جدید گروه را بشناسی

پس بیا اول بیم و نا امیدی  و ذلت و حیرت را تحفه ابلیس کن تا معرفی شون کنم.

گروه" عاشقان الله" یا به تعبیر بهتر که خود خداوند نامگذاریشون کرده "حزب الله"

-          در برابر اعضاء باور مند گروه (مومنان و خودی ها) فروتن و خدمتگزار

-         و در مقابل تهدید و تطمیع و ستایش حق پوشان ابلیس گونه نفوذ نا پذیر و مقاوم .

-         برا گسترش آرمان های الهی تلاش و مبارزه ای خستگی ناپذیر و پایدار دارن.

-         و از نیش و کنایه ها ، تهدید ها ، زخم و رنج ها سستی بخود شون راه نمیدن و هراس تو دلاشون نیس.

من که فک می کنم این اعضاء انتخاب میشن.

هر بی ظرفیت و نا قابلی که دل در گرو زرق و برق ناچیز و ناماندگار داره  روبه خونه و حریم یار اذن ورود نمیدن.

می خوای بیشتر گروه و آرمان هاش رو بشناسی ، خاستگاه گروه را  که برات گفتم ،

 پیامد ای عضویت در گروه را هم گفتم و در یک کلمه بار دیگر میگم: محبوب و محب هستی آفرین و خداوند شدن.

و اگر باز بیشتر می خوای بدونی

الف) موسس و بنیانگذار "حزب و جماعت"  ذات احدیت است «انما ولیکم الله»

ب) رهبری ارشد آن رسول و سفیر و مقام نبوت است "ورسوله"

ج) جانشین رهبری ارشد مقام امامت معصوم است"وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ رَاکِعُونَ".

خب شرط اصلی عضویت در این گروه هم معلوم شد :

" پذیرش ولایت و حاکمیت الله تعالی و پیامبر و امام معصوم علیهم السلام".

تو منطق همه ما آدمای  بخوایم و نخوایم ، بفهمیم و نفهمیم یه نوع سرسپردگی و ولایت پذیری وجود داره

 که به دو نوع برمی گرده:

-         یا بنده و سرسپرده الله هستیم

-         یا بنده و اسیر و سرسپرده "طاغوت"

و با اندکی فکر می رسیم به این که راه سومی وجود نداره

واما جلوه گاه  و میدانگاه رفتاری گروه "حزب الله" رو خداوند در شرایط عمومی زیر میداند:

1-با همه وجود خدا را دوست داشته باشند و دستورات او را عملی سازند.

2-فروتن در میان و با هم کیشان

3-نفوذ نا پذیری در برابر کفر پیشگان

4-مقاوم و شجاع در برابر نیش و نوش مکاتب و فلسفه های شیطانی

5-اقامه کننده نماز

6-پرداخت کننده زکات

واگه با حوصله ی بیشتر گشت و گذاری در بوستان "الهی" داشته باشیم  در کنار یاد شده ها چیزای بیشتری هم به دست می آریم.

پ.ن:

یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتىِ اللَّهُ بِقَوْمٍ یحُِبهُُّمْ وَ یحُِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلىَ الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلىَ الْکَافِرِینَ یجَُاهِدُونَ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ وَ لَا یخََافُونَ لَوْمَةَ لَائمٍ ذَالِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیم‏ .54 إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسولُهُ وَ الَّذِینَ ءَامَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصلَوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَ هُمْ رَکِعُونَ‏(55) وَ مَن یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسولَهُ وَ الَّذِینَ ءَامَنُوا فَإِنَّ حِزْب اللَّهِ هُمُ الْغَلِبُونَ‏(56)

..........

تفرجی در بوستان الهی

سوره مائده آیات 54-55-56

 


  

آغاز و پایان بیشمار

چه نکته ِ روان شناختی زیبایی را رسول مهربانی فرمود :

«علیکم بالاحداث...» (اصول کافی ج 8 ص 93 حدیث 66)

برید سراغ جوانان و نوجوانان....

از واژه علیکم الزام فهمیده می شود.

به راستی اگر این جمله یک راهبرد در برنامه ریزی فرهنگی بخصوص فعالیت های ترویج و تبلیغ فرهنگی نماز مورد توجه

 و دقت دست اندرکاران قرار گیرد تحولی اساسی در حوزه فرهنگ دینی رخ خواهد داد.

 

و چه شیرین و ارزشمند است رویارویی و گفتگو با دلهای پاکیزه و روحیه کنجکاو و پر انرژی نوجوان

قصه از آنجا شروع می شود که برای انجام سفر کاری عازم «سرخس» از شهرستان های مرزی استان خراسان شدم .

از رفقای همکار خواسته بودم که وقتم را پر کنند و صرفاً به جلسات نشستیم و گفتیم و برخواستیم اکتفا نشود .

اولین برنامه نشست صمیمی و دوستانه ای بود که با دانش آموزان دبیرستانی داشتم .

برای اداره جلسه و استفاده درست از وقت دو روش پیشنهاد کردم :

1-بنده حرف بزنم  و متکلم وحده به روش معمول باشم و آنها هم گوش کنند

 و پرسش و پاسخ بصورت کتبی در پایان سخنرانی باشد .

2- جلسه بصورت پرسش و پاسخ باشد و از همان اول جلسه آنها شروع کنند.

به هر حال رای دادند که اول بنده صحبت کنم و آنها اگر سوالی داشتند در ادامه بصورت شفاهی بپرسند که خودش روش سومی شد .

خیلی برایم بودجالب که شیطنت های معمول به چشم نمی خورد ! اشتیاق برای دانستن به گوینده راه و مسیر را نشان می داد .

با اینکه طبق گفته مدیر محترم دانش آموزان تیزهوش و تنها از یک کلاس پانزده نفره ، پنج نفر در کنکور پزشکی قبول شده بودند

وعلی القاعده باید سخنران را سوال باران می کردند بیشتر گوش آنها فعال بود تا زبانشان .

البته  از حق نگذریم این موضوع ، برای سخنران از خود راضی و تنبلی چون من خیلی هم بد نبود !

ظاهراً در مدت زمان سی تا سی و پنج دقیقه به پنج مطلب مهم درباره نماز اشاره کرده بودم

-چیستی نماز و رابطه متقابل محب و محبوب

-انگیزه های فطری و درونی برای اقامه نماز به عنوان سرمایه اولیه دینداری

-نگاه انسان ساز قرآن به نماز

-نماز عبادتی در همه از آدم تا به امروز

-پاکدلی و پاک آیینی غیر قابل تفکیک در آموزه های اسلامی

 

کم کم زبان ها هم باز شد

و نمونه ای از پرسش و مطالب مطرح شده آنان هم موارد زیر بود.

- به آقای قرائتی سلام ما را برسانید و بگویید برنامه فرهنگی صدا و سیما با تبلیغات بازرگانی و برخی فیلم ها و سریال ها در تناقض آشکار است .

-روح نماز چیست ؟! تورو خدا سوال را ببینید! وقتی که ما ها تقید به همین ظاهر نماز برای ما دشوار است جوانی از باطن وروح نماز می پرسد آفرین!)

-مقدار آبی که در وضو باید استفاده شود (نگاه به اسراف)

-چگونه در نماز تمرکز حواس داشته باشیم (حضور قلب)

از نمازخانه بیرون آمدم دانش آموزی هم تقاضای مشاوره داشت :

 می گفت : «دوستی داشتم که بسیار با هم صمیمی بودیم ،خانواده احساس کردند که رفاقت ما در حد افت تحصیلی شده به ناچار از این دوست بریدم و الان به مرحله ای رسید م که میخام بمیرم و هیچ امیدی به زندگی ندارم !! و همین مساله در خوندن نمازم تاثیر گذاشته و نماز هم نمی خوانم .!!»

یه چند لحظه به دوران نوجوانی خودم برگشتم.

اوج دوران شکوه احساس و دلبستگی،رمیدگی و تزلزل ها،یاس و امیدها ، آغازهای شتاب زده و پایان های بیشمار ،داوری و تصمیم های عجولانه ، غرور و استقلال ،جستجوگری و کاوش های هیجان آور، شکننده گی و کسب اعتبار اجتماعی و گروهی ،عشق سرشار به پاکی ها و دست گیری از نیازمندان.

 

گفتگوی ما تقریبا بیست دقیقه به طول انجامید. قرار شد دانش آموز عزیز ما در عین سخت بودن فراموش کردن دوران رفاقت و آن رفیق شفیق تلاش کنه :

-تا جایی که ممکن است از خلوت گزینی ها ی افراطی و بی دلیل دوری کنه و در جمع بیشتر حضور داشته باشه.

-به هنگام خواب که فرصت مناسبی برای هجوم خاطرات و افکار و اعمال گذشته است از نوارهای قرآن و موسیقی ملایم و کاملاً غیر محرک و یا گوش دادن به برنامه رادیو استفاده کنه.

-تا کاملاً خسته نشده و نیاز به خواب پیدا نکرده به رخت خواب نرود.  

-از نماز اول وقت و دعا ونیایش برای رهایی از افکار ناامید کننده کمک بگیره.

-در روابط با دوستان منطق و فرجام نگری را چاشنی احساس قرار دهد.

-دوستان جدیدی که در پیشرفت درسی و زندگی او را کمک می کنند و مانع رشد او نمی شوند را انتخاب کند و بداند که زندگی ادامه دارد و «کنار آمدن با خود »مهم ترین عامل امید بخش برای یک زندگی شیرین و آرام است.

 

ریز نوشت:

خداوند مهربان در آیه 56 سوره قصص به سفارش محمد مصطفی(ص) که به عنوان کامل ترین الگوی فرهنگی

 باید چراغ راه ما باشد میگوبد:

«ای پیامبر تو نمی توانی هرکه را دوست داری هدایت کنی بلکه این خداوند است که هر کس را بخواهد هدایت می کندو او خود به رهیافتگان آگاه تر است.»

از این آیه دانستم که:

-دل واندیشه آدم ها در اختیار تو نیست چون تنها او مقلب القلوب است.

-با هدف این که مخاطب تو گمراه است  جاده خاکی زده تنها تو هستی که باید او را به راه بیاوری با او سخن مگو

و او را مورد خطاب وعتاب قرار بده.

-تو به عنوان یک مسلمان مبلغ ورسانای پیام هستی دین هستی،

پس پیام را درست بفهمم،

درست تحلیل وبررسی کن وآن درست برسان .

ودرست بفهم که تو یک وسیله ویک ابزار هستی نه پبیش از این.

- وظیفه تو رساندن پیام است،پذیرفتن یا عدم پذیرش مخاطب ربطی به تو ندارد.

-برای پذیرفتن مخاطب باید عشق و شور داشته باشی و او را فرزند خود بدانی .


 


  

هرچی آسمون و ریسمون رو به هم ببافی باز واقعیت سرجاشه , بعضی ها همچین خوشگل حرف می زنند که بی هوا میریم سراغشون و دل بهشون می بندیم و تاجایی جلو میریم که محبت و دلبستگی به سرسپردگی تبدیل میشه و عقل و دل و دین همه رو یه جا بهشون تقدیم می کنیم .

اما و اما کم کم ورق برمی گرده  و می بینیم , از اون حرفای قشنگ و لعابدارو شبه منطقی  و تعریف و تمجیدا دیگه خبری نیست.

رفتاراشون یه جور دیگه میشه , آروم آروم حرفا و رفتارا لحن دیگه ای میگیرن ,میشیم یه عروسک, یه ربات, یه چرخ دستی , خلاصه یه بازیچه!!

شما که برای خودتون یه سری باورهایی داشتین حالا هم خودتون هم باورهاتون مورد نیشخند و سرزنش و تمسخر قرار می گیرند.

قدم اولشون اینه که وقتی سراغ دل و اندیشه مون میان با آرم و نشونه های مورد قبول مونم میان و بعد که در چنگشون افتادیم و تارهاشونو خوب دوردل و ذهنمون تنیدن و روح و احساس و عاطفه مون رو تصاحب کردن و خودمون رو باختیم و فهمیدن که توی چاه شک و تردیدو بی هویتی و خود فروشی افتادیم  رگبارهای توهین و تمسخر کمک های منظم و پیوسته ایه که از بالای چاه به پایین بهمون هدیه میشه!!

احساس تنگی نفس ناشی از گاز های حقارت وخودباختگی بی هوشمون می کنه و توی اون حالته که می فهمیم چه خبره!!

تازه یادمون میاد که رسول حق با مهربانی تمام می گفت:

"عزیزان من! عزیزان خداوند مواظب دوستی ها تون باشید .مبادا اونایی که باور و هویت و سرشت خدایی شما رو نیشخند می کنند و بازیچه قرار میدن یار و همراه و جهت بخش زندگی شما باشند.!"

 می گفت : "در برابرشون بدون ابزار و تجهیزات و مهمتر اینکه بدون قطب نمای جهت بخش ظاهر نشوید.

سپر های اندیشه تون رو قوی و محکم کنید! جهت زندگی را درست بشناسید! عمیق بشناسید! و سپس حرکت کنید و قدم در راه گذارید."

چه بی هوشی زیبایی! کاش دیگر به عالم هوشمندان برنگردیم.

نیم نفسی میکشیم انگار فاصله زیادی با دریچه بالایی چاه نداریم !

ولی هنوز نه ! دوست داریم حرفای بیشتری از رسول مهربانی رو مرور کنیم .

"عزیزان دلم! عزیزان خداوند! یادتان هست آن نابخردان هرگاه صدای دلنشین سفیر خداوند شما را به نماز و نیایش خداوند فرا می خواند ,آن را به بازی و مسخره می گیرند."

خدایا مگه من توی چاه نیستم ؟!خدایا! چه زمزمه دلنشینی!

و تو باید بازگردی....

 

-----------------------------------------------------------------------

پ.ن: میشه بگین چرا اقامه نماز محافظ قوی و دائمی در برابر دشمن است؟

پ.ن:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَالْکُفَّارَ أَوْلِیَاءَ ? وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ* وَإِذَا نَادَیْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ? ذَ?لِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْقِلُونَ

(57و58 سوره مائده)

پیام ها و نکته ها:

1.        کیفر دنیوىِ توهین واستهزاى دین خدا و مقدّسات مذهبى، قطع رابطه است. «لا تتّخذوا...» (در روابط با دیگران، احترام مقدّسات یک شرط ضرورى است) 
2.        شرط ایمان، داشتن غیرت دینى و تبرى از نااهلان است. «یا ایّها الّذین امنوا لاتتّخذوا»
3.       استهزاى دین، (با جنگ سرد و روانى) یکى از شیوه‏هاى مبارزاتى دشمنان است. «اتّخذوا دینکم هزوا»
4.       تقواى الهى ایجاب مى‏کند از دشمنان نترسیم و آنان را ولىّ خود قرار ندهیم. «لا تتّخذوا... اولیاء و اتّقوا اللَّه...»
5.       از رابطه و دوستى با کسانى که اذان (وشعائر دینى) را مسخره مى‏کنند بپرهیزید. «لاتتّخذوا... و اذا نادیتم...»
6.       نماز، چهره و مظهر دین است. (در آیه قبل، استهزاى دین مطرح شد و در این آیه استهزاى نماز، یعنى نماز سیماى دین است) «اتّخذوا دینکم هزواً... و اذا نادیتم الى الصلوة اتّخذوها هزوا»
7.       براى نماز، باید ندا سر داد تا همه جمع شوند.«نادیتم» (نماز باید علنى باشد)
در جامعه‏ ى اسلامى، باید براى نماز، فریاد زد و تبلیغ کرد و هیچ کس نباید مانع آن گردد. «نادیتم الى الصلوة»
شیوه‏ى عاقلان، برخورد منطقى است ولى بى‏خردان، اهل استهزا هستند. «ذلک بانّهم قوم لا یعقلون»

 


  
+ مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند اما خوشبختی دیگران همیشه جلو دیدگان آنهاست «به داشته های خود عمیق تر نگاه کنید»


+ صبح است و هوا و‌ نفس دلکش پاییز من هستم و‌ یک سینه از مهر تو لبریز زیباست تو را دیدن از این پنجره صبح زیباست هوای تو در این صبح دل انگیز


+ برای رسیدن به موجودیت خویش نخست نرده های زندان مطلق گرایی،جزم اندیشی،تعصب ورزی،خوش خیالی و خودخواهی را بشکنیم. خواهیم دید رهایی در دل و جان و اندیشه سپردن به فرمان خداوند تنها مطلق عالم است.


+ #رهبر_انقلاب قدرت استکبارى امریکا هم از بین خواهد رفت ، او هم متلاشى خواهد شد ، این قدرت جهنمى ماندنى نیست ، اسرائیل هم ماندنى نیست. 1370/05/30


+ مردی که دائم ، در حضور خدا باشد و از یاد خدا غافل نشود . هرگز نمی تواند به خانواده خود ظلم کند چنین مردی ، در چشم همسران و فرزندانش ، عزیز و دوست داشتنی و با جذبه خواهد بود .


+ برای رسیدن به عزت بهترین راه ، قناعت است .سعی کنیم حرص و طمع ، نداشته باشیم به اندازه خودمان ، از دنیا بهره برداری کنیم


+ بیشعور سیاسی کیست؟ حسن رحیم پور ازغدی در توئیت خود نوشت: کسی که شعور سیاسی داشته باشد از مذاکره دوباره با آمریکا حرف نمی‌زند.


+ نقوی حسینی مخالف CFT: رئیس جمهور یک سطر بنویسد و تضمین بدهد که اگر عضو کنوانسیون شدیم مشکلات مالی و پولی ما حل می‌شود و اگر نشد مرا استیضاح کنید. ما رای می‌دهیم.


+ آرامــــــش چیست؟ نگاه به گذشته و شکر خــــــــدا، نگاه به آینده و اعتماد به خــــــدا Peace of mind can be meant as: looking back on the past and thanking God; looking ahead into the future and trusting in God.


+ حضرت امام علی ((علیه السلام)) : قیمت و ارزش هر کس به اندازه کارى است که مى تواند آن را به خوبى انجام دهد. ازنهج البلاغه امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام حکمت81






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ