پيام
+
شهيد مطهري
مردى که مىآيد آنجا در مقابل يک دريا [انسان]، سى هزار نفر، مىايستد، آن طور مردانه، در حالى که در نهايت شدت گرفتار است از ناحيه شخص خودش، از ناحيه خاندان خودش، مرد و مردوار- که چنين مردى دنيا به خودش نديده است- و مىگويد: «الا وَ انَّ الدَّعِىَّ بْنَ الدَّعِىِّ قَدْ رَکزَ بَينَ اثْنَتَينِ بَينَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ هَيهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ يأْبَى اللَّهُ ذلِک لَنا وَ رَسولُهُ
سعيد عبدلي
94/8/5
گلبانگ سربلندي
وَ حُجورٌ طابَتْ وَ طَهُرَتْ» «6»، خواستند اينها زنده بماند، مکتب حسين زنده بماند، تربيت حسينى زنده بماند، پرتوى از روح حسينى در اين ملت بتابد. فلسفهاش خيلى روشن است. گفتند نگذاريد اين حادثه فراموش بشود. حيات و زندگى شما بستگى به اين حادثه دارد، انسانيت و شرف شما بستگى به اين حادثه دارد، اسلام را با اين وسيله مىتوانيد خوب زنده نگه داريد.
گلبانگ سربلندي
پس ترغيب کردند به اين که مجلس عزاى حسينى را زنده نگه داريد. راست است. عزادارى حسين بن على واقعاً فلسفه دارد، واقعاً فلسفه صحيح دارد، فلسفه بسيار بسيار عالى هم دارد. هرچه ما در اين راه کوشش کنيم، به شرط اينکه هدف اين کار را تشخيص بدهيم بجاست. اما متأسفانه عدهاى اين را نشناختند، خيال کردند که بدون اينکه مردم را به مکتب حسين عليه السلام آشنا کنيم، به فلسفه قيام حسينى آشنا کنيم، عارف به مقامات حسينى
گلبانگ سربلندي
عارف به مقامات حسينى کنيم، همين قدر که مردمى آمدند و نشستند و يک گريهاى را نفهميده و ندانسته کردند، ديگر کفاره گناهان است!
سعيد عبدلي
@};- الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم