سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 85
بازدید دیروز : 32
کل بازدید : 312987
کل یادداشتها ها : 277
خبر مایه


< 1 2 3

 

 

چهل حدیث از حضرت فاطمه(س)

 

حضرت فاطمه(س)می‌فرمایند: و من، آن کلمه‌ی نیکوی خداوندم. (الفضائل/80)

 

من فاطمه‌ام، واژه‌ی حسنای خداوند
از ماه نشان دارم و با آینه پیوند
من فاطمه‌ام، سرخ تر از خاطره ی سیب
من فاطمه ام، سبزتر از واژه‌ی لبخند

 

حضرت فاطمه(س)می‌فرمایند: و ما وسیله‌‌ی ارتباط خدا با مخلوقاتیم. (دلائل‌الامامه/32)

 

سرشار نگاه آسمان کن ما را
از خود برهان و بی‌نشان کن ما را
ای واسطه‌ی فیض خداوند کریم
بر سفره‌ی دوست، میهمان کن ما را

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: و ماییم برگزیدگان خدا و جایگاه پاکی‌ها. (ارشاد شیخ مفید/1/270)

 

ای محرم راز جمع افلاکی‌ها
چون سرو، رها ز مجمع خاکی‌ها
یک جرعه زلال آفتابم بچشان
ای روح بلند قله‌ی پاکی‌ها



حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: ... و ما دلیل‌های روشن خداییم. (ارشاد شیخ‌ مفید/1/270)

 

در ظلمت شب، دلیل راهم هستید
چون کوه، همیشه تکیه‌گاهم هستید
ای حجّت‌های روشن خالق مهر
در تیرگی زمانه ما‌هم هستید

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: ... و ما وارثان پیامبران الهی هستیم. (ارشاد شیخ مفید/1/270)

 

دریا صفتید و روح باران دارید
چون سبزه طراوت بهاران دارید
هستید شما وارث پیغامبران
در سینه همیشه نور قرآن دارید

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، حج را برای استواری و تحکیم دین قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

 

تا چشمه‌ی عشق، جاری دین گردد
دل‌های همه، بهاری دین گردد
واجب شده حج به امر یکتای بزرگ
تا مایه‌ی استواری دین گردد

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، رسیدگی به خویشان را برای طول عمر و باعث فزونی در خویشان قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

 

چونان که ادب به آبرو افزاید
اخلاص، به قدر هر نکو افزاید
اهل صله‌ی رحم اگر بود کسی
فرمود: خدا بر اهل او افزاید

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، اطاعت از ما- اهل‌بیت علیهم‌السلام- را برای ایجاد نظم و همبستگی در مردم قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

 

خواهی ز گسستگی رهایی یابی
یا جلوه‌ای از نور خدایی یابی
فرمان ببر از اوامر حضرت دوست
تا راه به اوج کبریایی یابی

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، صبر را وسیله‌ی استحقاق و شایستگی پاداش قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

 

گر پنجره‌ی نگاه تو غم دارد
صدها گره بزرگ و مبهم دارد
با صبر بر آن، رسی به پاداشی نیک.
کاین راه، هزار پیچ و صد خم دارد

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، شرک را به منظور اخلاص بندگی، حرام نمود. (بحارالانوار/29/223)

 

تا دور شود هر عمل از شیوه‌ی بد
اعمال همه، خالص و زیبا گردد
دانای توانای عزیز یکتا
.بر دفتر شرک، مهر«باطل شد» زد

 

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، وفای به نذر را برای رسیدن به مغفرت و آمرزش خویش قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

 

ای آن‌که به دل امید رحمت داری
از حق طلب رحم و عنایت داری
در راه وفا به نذر خود سخت بکوش
گر میل رسیدن به سعادت داری

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، نیکی به پدر و مادر را سبب امان از خشم خود قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

 

خواهی برهی ز خشم ایزد، ای دوست
چون برگ، گناه تو بریزد، ای دوست
نیکی به پدر- مادرخود کن بسیار
از کار بدت لطف نخیزد، ای دوست

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، جهاد را مایه‌ی عزّت و شکوه اسلام قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

 

چون سرو، همیشه آسمان همّت باش
هم‌قامت آسمان پر شوکت باش
وقتی که جهاد، عزت اسلام است
جهدی کن و هم‌رکاب این عزت باش

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، امر به معروف را برای حفظ مصالح عمومی جامعه قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

 

هر جامعه‌ای که اهل تقوی گردد
سرشار شکوفه و شکوفا گردد
یک قطره نکویی اگر آنجا افتد
با امر به معروف، چو دریا گردد

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: از مؤمنین نیست کسی که همسایه‌اش از شر و آزار او در امان نباشد. (دلائل‌الامامه/1)

 

حیف است طریق عشق را سد باشی
در روشنی آب، مردّد باشی
در سایه‌ی سبز زندگانی، ای دوست!
همسایه چو با کسی شدی، بد باشی

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: از بخل دوری کن، زیرا بخل درختی است در جهنم که شاخه‌هایش در دنیا می‌باشد و هر‌کس به آن شاخه‌ها بیاویزد، داخل در جهنم می‌شود. (دلائل‌الامامه/4)

 

آن شاخه که بی میوه قدی خم دارد
بخل است، که ریشه در جهنم دارد
هر‌کس که از آن شاخه بیاویزد سخت
شک نیست- زمین خوردن محکم دارد

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: سخاوت، درختی است در بهشت که شاخه‌هایش در دنیا گسترده است و هر‌کس شاخه‌ای از آن را بگیرد داخل بهشت می‌شود. (دلائل‌الامامه/4)

 

ای دوست! سخاوت، آسمان پیوند است
این شاخه‌ی سبز باغ بی‌مانند است
چید آن‌که از این شاخه گلی- بی تردید-
در هر دو سرا، عزیز و عزّتمند است

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: همانا از بندگان خدا، تنها دانشمندان از خدا می‌هراسند. (بحارالانوار/2/45)

 

زنهار! به جمع جهل، ملحق نشوی
گستاخ، در امر حضرت حق نشوی
با روشنی علم، ره صبح بجوی
تا همدم تاریکی مطلق نشوی

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: دو لشکر ظلم، با هم برخورد نمی‌کنند جز این‌که خداوند، آن‌ها را به خودشان وا‌می‌گذارد. (کشف‌الغمه/2/581)

 

در لشکر ظلم، مرد حق‌باور نیست
چون جامعه‌ای که «نهی از منکر» نیست
وقتی که به هم دو لشکر ظلم رسند
دستی به عنایت از سوی داور نیست

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: بهترین شما کسانی هستند که با تواضع، دیگران را یاری می‌کنند. (دلائل‌الامامه/7)

 

پرهیز کن از غرور، از «من» بودن
از سنگ‌شدن، شبیه آهن بودن
خواهی که به بام رستگاری برسی
باید که چو خورشید، فروتن بودن

 

 چهل حدیث از حضرت فاطمه(س)

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: اگر به آنچه شما را امر نمودیم عمل می‌کنی و از آنچه شما را بر حذر داشته‌ایم دوری می‌کنی از شیعیان ما هستی و گرنه هرگز. (بحار‌الانوار/65/156)

 

با هر‌چه نکویی‌ست، نکو باید شد
سرشار زلال آبرو باید شد
می‌خواهی اگر شیعه‌ی مولا باشی
فرمانبر امر و نهی او باید شد

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: از بخل دور باش، زیرا بخل مرضی است که در شخص کریم وجود ندارد. (دلائل‌الامامه/4)

 

بخل از قطرات سبز باران دور است
فریاد کویری از بهاران دور است
بخشنده‌تر از بهار باید بودن
بیماری بخل، از کریمان دور است

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: همانا خداوند، نیکوکار بردبار با‌ عفت را دوست می‌دارد. (دلائل‌الامامه/1)

 

در جاده‌ی‌ رنج، نا‌شکیبی نکنی
با خواب سراب، خود‌فریبی نکنی
از دامن پاکدامنی خوشه بچین
تا خویش، دچار بی‌نصیبی نکنی

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: همانا حیا از ایمان است و نتیجه‌ی ایمان، بهشت می‌باشد. (کافی/2/106)

 

در دست سپیده، برکاتی دگر است
پیغام سحر را، کلماتی دگر است
ای آن‌که امید زندگانی داری
.در روشنی حیا، حیاتی دگر است

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: شیعیان ما از بهترین افراد اهل بهشتند. (بحارالانوار/65/156)

 

در دامن روشنی، کبوتر باشد
در ظلمت روزگار، اختر باشد
در باغ بهشت، شیعه‌ی آل علی
چون سرو سهی از همگان سر باشد

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: همانا خوشبخت واقعی کسی است که علی را چه در زمان حیاتش و چه پس از وفاتش دوست بدارد. (بحارالانوار/27/74)

 

در دفتر روشنایی و برگ سحر
نقل است چنین ز دختر پیغمبر:
آنان که حقیقتا سعادتمندند
دارند به دل مدام، حبّ حیدر

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: جانم فدای تو و جان و روح من سپر بلاهای جان تو یا اباالحسن! همواره با تو خواهم بود- اگر تو در خیر و نیکی به سر ببری با تو خواهم زیست و اگر در سختی‌ها و بلاها گرفتار شدی باز هم با تو خواهم بود. (کوکب الدری/1/196)

 

گردم به فدای حضرتت یا مولا
ای روشن از انوار تو تاریکی‌ها
در نیک و بد زمانه همراه توام
هرگز نشوم از تو و عشق تو جدا

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: آن لحظه‌ای که زن در خانه‌ی خود می‌ماند- و به امور تربیت فرزند می‌پردازد- به خدا نزدیک‌تر است. (بحارالانوار/43/92)

 

آن‌گاه که زن جامه‌ی تقوی پوشد
در تربیت صحیح طفلش کوشد
در سایه‌ی قرب خالق بی‌همتاست
از خانه‌ی او چشمه‌ی هستی جوشد

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: بعد از غدیر خم، خداوند برای هیچ‌کس عذر و بهانه‌ای باقی نگذاشته است. (دلائل‌الامامه/37)

 

بعد از غدیر، آینه معنا گرفته است
آری؛ دوباره فصل نوی پا گرفته است
دیگر نمانده جای دلیل و بهانه‌ای
عشق علی‌ست؛ در دل ما جا گرفته است

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: کسی که عبادت‌های خالصانه‌ی خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ، برترین مصلحت او را به سویش فرو خواهد فرستاد. (بحارالانوار/67/249)

 

در خانه‌ی دل یاد خدا جاری ساز
جان و دل خود، به سوی حق ده پرواز
خواهی برسد عاقبت نیک ای دوست
خالص شو و عاشقانه کن راز و نیاز

 

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: اول همسایه بعد اهل خانه. (وسائل‌الشیعه/7/112)

 

ای شمع وجود عشق را پروانه
با بخشش و ایثار مشو بیگانه
همسایه به اهل خانه اولی بشمار
تا نور شود تیرگی کاشانه

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: لذتی که از خدمت حضرت حق می‌برم، مرا از هر خواهشی باز‌داشته است. (ریاحین‌الشریعه/1/105)

 

شادم به لقای روی او هر نفسی
جز او نبود برای من دادرسی
شوقی که برای خدمت حق دارم
بسته است به روی من در هر هوسی

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: بهشت، زیر پای مادران است. (مستدرک/15/180)

 

آیینه‌ای از صفات داور باشد
سرچشمه‌ای از حیات کوثر باشد
در خدمت او باش که فرمود: بهشت
در زیر قدوم پاک مادر باشد

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خشنودم به آنچه که خدا و پیامبر او برای من رضایت دادند. (مناقب ابن‌شهرآشوب/3/351)

 

از دست مده آ‌نچه خدایت داده است
یا معرفتی که مصطفایت داده است
مردان خدا همیشه راضی هستند
.بر آنچه خدا بدان رضایت داده است

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: مثَلَ امام، مانند کعبه است. مردم باید در اطراف آن طواف کنند نه آن‌ که دور مردم طواف نماید. (بحارالانوار/36/353)

 

نور است امام، کعبه‌ی امید است
تابان و فروزنده‌تر از خورشید است
اندر دل شیعه مهر او کم نشود
چون گرد مدار لطف او چرخیده‌ست

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: آنچه برای زنان نیکوست این است که- بدون ضرورت- مردان نا‌محرم را نبینند، و نامحرمان نیز آن‌ها را ننگرند. (بحارالانوار/43/54)

 

گر زن به حجاب خویش مستور شود
از دیده‌ی آلوده و بد دور شود
نیکوست برای زن که الگو گیرد
از فاطمه، تا شاخه‌ای از نور شود

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: پاداش خوشرویی در برابر مؤمن، بهشت است. (بحارالانوار/72/401)

 

آن‌کس که گشاده‌رو و خوش‌رفتار است
دل‌خوش نه به این جهان بی‌مقدار است
در باغ بهشت می‌دهندش مأوا
سر‌خوش به لقای حضرت دادار است

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: تا زنده‌ام، همواره به ارزش‌های امام علی(ع) معترف خواهم بود. (بحارالانوار/43/38)

 

فرموده چنین گوهر هستی زهرا:
سوگند به آن ‌که داده هستی ما را
بر ارزش والای علی معترفم
هرگز نکشم دست ز راه مولا

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند متعال، امامت ما را برای ایمنی از تفرقه قرار داد. (بحارالانوار/29/223)

 

آرام شود تا دل خلق نگران
تا گم نکنیم راه؛ حیّ سبحان
در جامعه ایجاد امامت فرمود
تا تفرقه آتش نزند هستی‌مان

 

حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: خداوند، روزه را برای پابرجایی اخلاص واجب نمود. (بحارالانوار/29/223)

 

تا پاک‌تر از نگاه مهتاب شویم
چون آینه بی‌ریاتر از آب شویم
روزی‌ده خلق،‌روزه واجب فرمود
تا ناب‌تر از گوهر نایاب شویم


  

گاهی وقت ها حس می کنی همه سختی ها و مشکلات بهمنی شدند و روی سرت فرود اومدند.اون وقته که تازه به فکر چاره می افتی که راهی برای بیرون اومدن از زیر خروار ها مشکل پیدا کنی!

من اینجوری فکر می کنم که خیلی از آدم ها به دلیل این که خدا و دنیای خودشون رو نمی شناسند انتظارات ذهنی عجیب و غریبی از همه کس و همه چیز دارند!

زندگی کردن در عالم ماده اسمش روشه دیگه؛ اصطکاک ها؛ اولویت ها برخورد تصمیم های متفاوت با همدیگه ؛ محدودیت ها و... همه و همه خود به خود دچار فراز و نشیب ها میشه؛طبیعت دنیا ی مادی همینه دیگه و آدم های ناز پرورده فکر می کنن توی اقیانوس گرفتاری ها اسیر طوفان مصیبت شدن و حسابی خودشون رو می بازن و به مرگ و تباهی ناخواسته ی روحشون تن میدن..

غریق نجات  و ناجی

دنبال ناجی اگه می گردی ؛ اولین غریق نجات "خودت"هستی.

-           شناخت ودرک درستی ازخودت و دنیا داشته باشی پنجا پنجا جلویی. قوانین هستی آفرینِ حاکم بر دنیا.البته شناخت و درست یه سر این طنابه مهمتر سر دیگش هست که توانمندی های خودت ؛ نیروهای درونیت رو که خداوند بهت هدیه داده رو به کاربگیری. و اینقدر تمرین کنی و استقامت بورزی تا ورزیدگی پیدا کنی.

-          راستش دردنیا عمر میلیاردی هم پیدا کنی باز قوانین و روابطی وجود دارند که اندیشه ها و نبوغ بشری هم به سادگی نمی تونند کشفش کنند و ناگزیر باید به آفریدگار جهان و انسان پناه برد.خوندن تجربه بشری و اوضاع و احوال امروز و دیروز دلیل روشنیه بر این باور.

-          خیلی وقتا هیچ کدوم از نیروهای بشری حس پناهچویی آدم رو ارضاء نمی کنه . هرچی می دوی کمتر می رسی . و هرچی فرار می کنی باز می بینی خطر و مشکل و گرفتاری همراهته.نه عقل فردی؛ نه مشورت جمعی نه آشنا نه بیگانه هیچکدوم نتونستن گره کور زندگیت رو باز کنن.

همه شاهراهها خیالی میشن وسرشون به بن بست "توهم" پیروزی می خوره.

 

حس پناهجویی اروم آروم بدون سرخوردگی و نا امیدی راه برون رفت از این بن بست رو بهمون نشون میده ؛ برای کمک و یاری دستمون رو در دست نماز قرار میده.

چه دست مهربان و توانمندی!

دستی سرشار از بخشندگی و آرامش بخش!

دستی آکنده از ادب و فروتنی!

"وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِینَ "سوره البقرة آیه45

 

از شکیبایى و نماز یارى جویید. و به راستى این [کار] گران است، مگر بر فروتنان.

..........

هزار نکته باریکتر زمو اینجاست....باید راه بیفتی تا نکته هایی از بیشماران رو به بینی و بیابی.

دارایی های بی شمارت رو بشناس و درست ازشون استفاده کن ؛ اعتماد به نفس پیدا کردن تمرین می خواد و تمرین منظم و مستمر هم شکیبایی .! روزه تمرین زیبایی برای تکیه به خوده.

و مهمترین مرحله اعتماد به نفس به خودت اعتماد و توکل؛ به خدای سبب ساز و سبب سوزه.

از راه نماز میشه این رابطه اعتماد آفرین با خدا رو محکمش کرد.

وقتی این رابطه همیشگی برقرار شده آروم آروم بن یست های زندگی به راه پیش برنده تبدیل میشه.

اول: "ایاک نعبد".......................................در امتداد "ایاک نستعین"

 اگه یه باور عمیق توام با رفتار به وجود بیاد اون وقته که تجربه عملی فرزانگان فرش نشین عرش سیما رو در حل مشکلات به کار خواهیم بست.

 

ازامام صادق (ع) نقل شده که فرمود:«ما یمنع احدکم اذا دخل علیه غم من غموم الدنیا ان یتوضا ثم یدخل مسجده فیرکع رکعتین فیدعو الله فیها سمعت الله یقول: واستعینوا بالصبر والصلاة » چه می شود اگر یکی از شما را اندوهی فرا رسد که وضو بگیرد و به مسجد رود و دو رکعت نماز گزارد پس در نماز از خدا بخواهد (تا خدا دعایش را مستجاب گرداند) آیا نشنیدی که خدا فرمود: از صبر و نماز یاری جوئید ." تفسیر عیاشی ج 1 - ص 43"

صبح و ظهر و عصر و شب در پیچ و تاب زندگى

چرخ عمر مسلمان را بود محور نماز


pray-namaz


  

 

برای همه مؤدب حرف زدن یه رفتار خوب محسوب میشه و زیباتر برای اوناییه که یه عده قبولشون دارن و کف و هورا و صلوات نثارشون می کنن و خلاصه بِرَندِشون برا آدمای زیادی ، تابلوی راهنماست.

وباز درست حرف زدن و استخدام بجای واژه ها و از روی دانش و آگاهی حرف زدن ، برای کسی که به اسم دین و مذهب منبری داره و تریبونی ؛ کرسی تدریسی و قلمی و هنری جزء ضروریات دینی و اخلاقی است.

چرا می گم "ضرورت"دینی و اخلاقی؟!

-          خب اگه یه مسئله و فتوایی رو اشتباه گفته باشه تکلیف همه اونایی که بر اساس حرف این"بزرگوار"عمل کردن چیه؟

-          اگه یه قصه یا رویداد تاریخی تحریف بشه یا بر اساس روایتی ضعیف و یا با آب و تاب هیجان برانگیز غیر عقلانی موجب سستی باورهای افراد یا وهن و بی اعتباری قهرمان رویداد و یا خود اون قصه باشه ، پاسخگوی این سست ایمانی و بی اعتباری پیشوایان دینی چه کسیه ؟

-          اگه و اگه و اگه....تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!

مگه آدم همچین که یه صدایی و حنجره و قیافه ای داشت و فن سخنرانی بلد بود و شهرتی به هم زد و عده ای زیر علمش سینه زدن و بَه بَه و چَه چَه کردن  ، مجازه از هرچیزی و درباره هر موضوعی حرف بزنه؟!

از چی و کی باید بر دینمون بترسیم؟

-          یکی؛ ده تا ؛ حالا هرقدر؛ از اون ور آب تصمیم گرفته دینمون را غارت بکنه . خودشم میگه . ما هم می دونیم باید در مقابلش چه جوری از باورمون مراقبت کنیم. خدا هم به نیتمون نگاه می کنه و به بی پناهیمون و کمک مون    می کنه.

-          امااگه اینجا  توی خونه مون ، به اسم خدا و دین  ، بعضی ها نفهمیده و نسنجیده و یا برای خوشامد خلق الله و یا از روی حسد و انتقام جویی و حال طرفو گرفتن و یا اینکه بگن بله! ما هم هستیم و سری توی سرا داریم!!! و انا رجلنی بزنن ویا... محترمانه خاک میریزن توی چشمه باورامون و میگن این بهترین آبه و تازه شفای درداتون هم هست. چه کنیم؟!

.

.

 .

-          صدای عزیزی رو که مداح اهل بیت عصمت و طهارت هم هستند و در قالب یه نماهنگ در سایت ها پخش شده بود رو شنیدم. کلامش اعتراضی بود (البته در قالب سؤال ؛ آن هم حق به جانب و با لحن القاء شبهه) به جناب آقای قرائتی عزیز .

-          مضمون حرف مداح عزیز اینه :

" آقای قرائتی شما در ماه مبارک رمضان می گید  اول افطار کنید بعد نمازتون رو بخونید. اینجا که بحث شیکمه نماز اول وقت لازم نیست.!! اما در ظهر عاشورا اصرار دارید که نماز ظهر سر وقت بدون چند دقیقه اینور و اونور کردن باید خونده بشه ! و این خیانت به دستگاه اباعبد الله الحسین و عزاداری است که می کنید.!!

چند تا نکته:

-          آقای قرائتی نیاز به معرفی نداره و منم اندازه این کار نیستم . و قصدمم دفاع از شخص آقای قرائتی نیست.

-          جناب مداح عزیزمون و همه اونایی که عاشق امام حسین و اهل بیت پیامبر هستند می دونند که هدف قیام و نهضت خونین و بیدارگر عاشورا برای به سرو سینه زدن و اشک ریختن و داد و هوار کشیدن نبوده . خب لابد تاریخ و مقاتل معتبر رو دوستان خوندن دیگه و بهتر از نویسنده می دونن که احیاء دین رسول خاتم به معنای واقعی اون و بیدارگری مسلمین در برابر بیداد و ستم حاکمان ، فلسفه اون حرکت فراموش ناشدنی امام شهیدانه.

-          دو نکته بسیار برجسته در اهتمام شخص سید الشهداء به اقامه نماز و نیایش عاشقانه توی اون عرصه بحرانی تنها در عصر تاسوعا و ظهر عاشورا به زیبایی تمام دیده می شه . عصر تاسوعا امام از دشمن درخواست مهلت می کنه تا کارزار را برای یک شب به تاخیر بندازن چرا؟؟!!!(درپست قبل اشاره ای کوتاه کردم و تکرار نمی کنم)و در روز عاشورا اون جلوه بسیار زیبا و به یاد ماندنی از اقامه نماز در اول وقت رو برای همه نسل ها و عصرها به یادگار می گذارن تا بهونه ها از ظاهر گرایان و متعصبان گرفته بشه .

-          در برابر سیره عملی امام ما را چه رسد که جلوتر از امام بیفتیم و گریه کردن و مدح اورا بر نمازی که خودش با اون وضعیت اقامه کرد مهمتر بدونیم.!!!

-          به جای آوردن نماز اول وقت ، مستحب مؤکده و عزاداری بر سید الشهداء علیه السلام هم از شعائر دین و مستحب . نماز به خودی خود واجبه ، اونم واجبی که هر شخص خودش باید انجام بده و وقتش هم در یه محدوده زمانی خاص فراخه و دراین محدوده حتماً باید خونده بشه. سیره امام نشون میده که عزاداری با همه اهمیت و ارزش والایی که در احادیث داره  ، در وقت نماز نمی تونه جای نماز رو بگیره و در روز بازپسین رفع مسئولیت نمی کنه.

-          و نکته مهمتر اینه که اگه واقعاً کسی مقید به آموزه های شریعته ؛ دین که بی حساب و کتاب نیس جونم . خب میریم از مرجع تقلیدمون می پرسیم در چنین وضعیتی چکار کنیم ؟ نماز اول وقت یا ادامه عزاداری؟!

-           اصلا شور و شعور رو در عزاداری ها با هم آمیخته کردن یعنی چه؟ چهار رکعت نماز با همه مقدماتش که ده دقیقه بیشتر وقت نمی گیره مزاحم عزاداریه؟!! جل الخالق

-          و اما مقایسه ماه مبارک رمضان و روزه داری با اینجا مقایسه ای است که بیشتر به مغالطه شبیه تا قیاس منطقی!هیچ یک ازفقها تا اونجا که نویسنده ، رساله ها رو خونده ، نفرمودند نماز اول وقت در مغرب روز ماه رمضان فضلیت استحبابی نداره و ابتدائاً افطار کردن فضیلت داره. اینجا یه "اگر" هست که اون هم به حال و موقعیت مکلف ارتباط داره و کلی و عمومی نیست.

-          واقعاً اگه طرف حالت ضعف داره و گرسنگی و تشنگی بهش فشار آورده و حال توجه ازش گرفته شده میگن بره افطار کنه و بعد نمازش رو بخونه.

-          اینجا کجاش مسئله شیکم و این جور حرفاست.!؟ و در صحبتای آقای قرائتی هم چنین مطلبی ابداً وجود نداره که به هنگام روزه،  اول افطارکردن و بعدش نماز خوندن.(هرکی می خواد حرفای آقای قرائتی رو ببینه به سایت درسهایی از قرآن مراجعه کنه)

-          تو رو خدا بیایم دین رو محور رفتارامون قرار بدیم تا از فتنه های آخر الزمان در امان بمونیم. امان از پیروی هوی و هوس و خود فتوایی ها که ریشه آدمو می خشکونه.


  

عاشق نشده ای ، برای همینم نمی تونی عاشقی کنی وگرنه فراز ونشیب های زندگی فرقی ندارند . توی هر موقعیتی که باشی وجودت بی چون و چرا در اختیار معشوقه.عشق رنگ نمی بازد.
جلوه های عاشقی همه اش شیرین است چه شمشیر بر ستمگران بکشی و چه تیزی شمشیر را بر رگ های گردنت باشد، چه در قیام و قعود و قنوت و گفتو و مراوده باشی و چه ماه پاره ی خورشید زندگی ات در معرض تیر سه شعبه قرار دهی و یا این که شیرین زبان سه ساله ات را مهمان خار مغیلان و تازیانه زجر کنی.!

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم

لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی

عاشقی بهانه را بر نمی تابد
عاشقی همه زندگی توست اصلا بهای عاشقی همه زندگی توست.
هیچ بهانه ای تکلیف و وظیفه ی عاشق را مجاز نمی شمرد و تورا از آن باز نمی دارد.
حسین
حسین
یا حسین
.
.
.
یا حسین یا با حسین
همه فهم در همین "یک""نقطه" است.
عزاداری بسیار آسان و حسین را عزادار نکردن بسیار بسیار دشوار.
 
هر زمان و زمینی را حسینی است
آقای ما!
ای ولّی خداوند
خدا خدا می کنم که نباشم از محبان تیغ به دستی که امام زمان فهم خودرا خواستند و برامامی که خدا می خواست  تیغ خودخواهی کشیدند.!!

عاشورای دیروز و امروز بگو از سیاه پوشان خرابه نشین چه می خواهی؟!
این همه ردیف نشینی و سجع پردازی و ترانه سرایی برای چه؟
رود جاری و زلال شور و احساسم با شوق و خود باوری به سوی اقیانوس شعور وفهم تو چقدر نزدیک شده؟
نکند بادهای سوزان احساس در این میانه راه از دریای اصلمان دورمان سازد!!
.
.
.
آقا سید!
با شمام
یاد بگیر از استاد کلاس همیشه برخط عاشورا عاشقی را
بیدار باش همه هوش و حواست رو بسپار به استاد همه شو
نکنه نصفه نیمه درس عاشقی رو یاد گرفته باشی که اگه اینجور باشه همه چی رو باختی . که اون وقت نه خودت برات مونده نه معشوق!!!

می خوای برات یکی از درسای عاشقی استاد رو می خوام مرور کنم
- یه روز مونده به آزمون جامع عاشقی حسین علیه السلام  ، عصرروز نهم محرم سال 61 هجری (اره همون روز تاسوعا)دم دمای غروب  ، سرسپردگان اهریمن بر شیپور وصور دوزخ ابدی خویش  دمیدند و بی محابا  و بدون رعایت قواعد جنگ با لشکر سی هزار نفری به سوی بوستان عشق الهی هجوم آوردند . امام عاشقان که عشق آموز است و کلاس عشق او چند وجهی است با این که می داند دشنه های یغماگران آدمیت و عشق سرانجام جان جهنمی خویش را از خون سرخ لاله های گلستان عشق سیراب خواهند کرد تنها شبی را مهلت می طلبد و چه خوش می گوید:
« ارْجِعْ إلَیهِمْ وَ اسْتَمْهِلْهُمْ هَذِهِ العَشِیةَ إلَى غَدٍ؛ لَعَلَّنَا نُصَلِّى لِرَبِّنَا الْلَّیلَةَ، وَ نَدْعُوُه، وَ نَسْتَغْفِرُهُ؛ فَهُوَ یعْلَمُ أنِّى احِبُّ الصَّلَاةَ لَهُ وَ تِلَاوَةَ کتَابِهِ، وَ کثْرَةَ الدُّعَآءِ وَ الاسْتِغْفَارِ.»
(عزیزم عباس، امشب را تا فردا از آنان مهلت بخواه ،شاید براى پروردگارمان در این شب، نماز بخوانیم، و او را بخوانیم، و استغفار کنیم. چون خدا میداند که: من نماز، و تلاوت قرآن، و کثرت دعا، و استغفار را دوست میدارم.)

درس نمازدر میانه عرصه کارزار نشانه چیست؟

و عاشورا می شود آنگاه که ابوثمامه صیداوی خورشید را عمود بر زمین می بیند و از امام خویش می خواهد که دوست دارد آخرین نماز عاشقانه خویش را با پیشوای عاشقان بخواند حسین علیه السلام با مهربانی به استقبال پیشنهاد او می رود و دعایش می کند که خداونداورا از نمازگزاران قرار دهد.

آن استقبال و این دعا به راستی چه پیامی برای ما دارد؟

نمازخوان باش و هم نماز دان باش که این دو در سپاه اهریمنان هم بود، نه نمازگزار باش که نمازگزارعاشقی است چند وجهی که ولایت انسان کامل را فدای اوراد و اذکار بی روح نمی کند. روح نماز را در فرمانبرداری بی قید وشرط از امام و ولی معصوم می بیند.

 

اشهد انک قد اقمت الصلاه

 

پ.ن: همه در ظهر تاسوعا و عاشورا در هر جا باشیم با شنیدن صلای عشق "الله اکبر" به تاسی از امام خویش به نماز می ایستیم و حضرت مهدی (عج الله فرحه)را مقتدای خویش قرار می دهیم.

 

 

زیر باران نیزه ی دشمن
در رکوع و سجود بود امام

در مناجات ظهر عاشورا
شعر پرواز می سرود امام

ترک سجاده و نماز نکرد
گرچه از جان بریده بود حسین

سربه درگاه دوست می آورد
عشق را برگزیده بود حسین
..


  

عبور از هراس و ترس ها

«شب سختی بود از شب های بسیار وحشتناک ،در سیاهی شب تیر اندازان از نور کم سوی جبهه مقابل استفاده کرده و تیر از چله کمان ها بود که پرتاب می شد.زیر اندازی برای فرمانده اندختند و ایشان مشغول به نماز شد. فرمانده بی هراس از عبور سهمگین تیرها و بدون ذره ای هراس و تزلزل آن چنان در نیایش با محبوب خویش فرو رفته بود و عارفانه صدای دلنواز "ایاک نعبد"و"ایاک نستعین"او در فضای ملکوت پیچیده بود که انگار نه انگار در جبهه جنگ قرار دارد و هرآن ممکن است تیری اورا از پای درآورد.»

(بحار الانوارج43ص172)

وقتی که این داستان رو خوندم واقعا از خودم شرمنده شدم.شرمنده ای که تنها بلد است بخواند و بنویسد . الله اکبر

امام عارفان مولی علی علیه السلام در لیله الهریر جنگ صفین از حضور در حریم محبوب یک آن غافل نمیشه و این مدعی به بهونه های واهی در زمان آسودگی هم از نیک بختی دیدار و گفت وشنود با پروردگار هستی طفره میرم.

علی گفتن و هوهو کردن چقدر آسونه و چشیدن ذره ای از سفره عبادت علی چقدر سخت.!!

او که به هنگام "نماز"رنگ رخساره اش تغییر می کرد و بدن تازنینش مثل بیدی که در معرض طوفانی سخت قرار دارد می لرزید.وقتی از او می پرسیدند این چه وضعی است؟ مگر چه اتفاقی افتاده است؟می فرمود: زمان ادای امانت خداوند است.(امانت بندگی محض و تسلیم حضرت یار شدن)

امانتی که هیچ آفریده ای نتوانست آن را بپذیرد و انسان آن را قبول کرد.و اینک با ناتوانی که در خویش سراغ دارم .نمی دانم آن امانت را به خوبی ادا می کنم یا نه؟!!

(بحارالانوار ج81ص248)

 


  
+ مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند اما خوشبختی دیگران همیشه جلو دیدگان آنهاست «به داشته های خود عمیق تر نگاه کنید»


+ صبح است و هوا و‌ نفس دلکش پاییز من هستم و‌ یک سینه از مهر تو لبریز زیباست تو را دیدن از این پنجره صبح زیباست هوای تو در این صبح دل انگیز


+ برای رسیدن به موجودیت خویش نخست نرده های زندان مطلق گرایی،جزم اندیشی،تعصب ورزی،خوش خیالی و خودخواهی را بشکنیم. خواهیم دید رهایی در دل و جان و اندیشه سپردن به فرمان خداوند تنها مطلق عالم است.


+ #رهبر_انقلاب قدرت استکبارى امریکا هم از بین خواهد رفت ، او هم متلاشى خواهد شد ، این قدرت جهنمى ماندنى نیست ، اسرائیل هم ماندنى نیست. 1370/05/30


+ مردی که دائم ، در حضور خدا باشد و از یاد خدا غافل نشود . هرگز نمی تواند به خانواده خود ظلم کند چنین مردی ، در چشم همسران و فرزندانش ، عزیز و دوست داشتنی و با جذبه خواهد بود .


+ برای رسیدن به عزت بهترین راه ، قناعت است .سعی کنیم حرص و طمع ، نداشته باشیم به اندازه خودمان ، از دنیا بهره برداری کنیم


+ بیشعور سیاسی کیست؟ حسن رحیم پور ازغدی در توئیت خود نوشت: کسی که شعور سیاسی داشته باشد از مذاکره دوباره با آمریکا حرف نمی‌زند.


+ نقوی حسینی مخالف CFT: رئیس جمهور یک سطر بنویسد و تضمین بدهد که اگر عضو کنوانسیون شدیم مشکلات مالی و پولی ما حل می‌شود و اگر نشد مرا استیضاح کنید. ما رای می‌دهیم.


+ آرامــــــش چیست؟ نگاه به گذشته و شکر خــــــــدا، نگاه به آینده و اعتماد به خــــــدا Peace of mind can be meant as: looking back on the past and thanking God; looking ahead into the future and trusting in God.


+ حضرت امام علی ((علیه السلام)) : قیمت و ارزش هر کس به اندازه کارى است که مى تواند آن را به خوبى انجام دهد. ازنهج البلاغه امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام حکمت81






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ