پناهگاه
از داستان ها و قصه های کهن تا ادبیات امروز مردم اقلیم های گوناگون و پایش میدانی واقعیت زندگی مردمان امروز و دیروز، مفاهیم و واژه های فراوانی وجود دارد که بیانگر عمیق بودن،معنا داربودن،نیاز عمومی و اشتراک آن است.یکی از این واژه ها و مفاهیم مشترک "حس پناهجویی"است. از احساس نیاز کودکی به آغوش مادر و دستان اقتدار پدر تا هزاران نوع تامین و حمایتی که با نام ها و قالب های متفاوت در سنین و موقعیت های مختلف همواره به دنبال آن هستیم ، ما را رهنمون به حقیقتی بسیار ارزشمند و زندگی ساز است.
همه و همه در این کره خاکی بیضی شکل برهنه از یافتن و برخورداری چنین حقیقتی نیستند .حتی قدرت مداران عالم هم در پناه تامین و حمایت قدرت فیزیکی و روحی سربازان جان برکف و ضراد خانه های خویش و... پناه گرفته و احساس امنیت کرده و می کنند.
وباز بشر با تِست و تجربه کردن انواع و قالب های پرشمار سنگرها و پناهگاه تامین حیات خویش به دو اصل تغییر ناپذیر پی برده است:
1- محدود بودن قدرت و توان پناه دهندگان
2- زوال و فنا پذیری توان پناه دهندگان
و نکته قابل اهمیت دیگر نیز عدم دسترسی مادی و فیزیکی همه پناه گیران به پناه دهندگان و یا نرم افزار و سخت افزارهای پناهجویی است.
در این میان گروهی از آدمیان که بر بام عالم هستی نشسته اند و زوایای آن را برانداز کرده اند و دچار بازی گری خیال و تخیل خیال پردازان و پندار گرایان نشده اند خود را به دژ و سنگر و پناهگاهی رسانده اند که نه قدرتش محدود است و نه خودش فنا پذیر. و علاوه دسترسی به او هم زمان و مکان و بالا و پایین بردار نیست.
این انسان های فوق (نه فوق انسان) هم پناهنده را خوب شناخته اند و هم به درستی دریافته اند که چه آسیب ها و مخاطراتی برای آنان وجود دارد.!
آه ! که: میان ماه من تا ماه گردون/ تفاوت از زمین تا آسمان است
زین حسن تا آن حسن صد گز رسن
آنان از چه چیزهایی احساس خطر کرده اند و بازی گران خیال و وهم از چه چیز!
آژیر وضعیت ها را خوب تشخیص داده اند.
اینک نمونه ای از آسیب ها و خطرهایی که آرامش و امنیت واقعی زندگی انسان امروز را سلب کرده است از دیدگاه آن راست قامتان و تیزبینان سدره نشین فهرست وار به نوشتار می آوریم.
خداوندا به تو پناه می آورم از:
- ویرانگری و طغیان حرص و آز
- تندی و تیزی و سختی خشم
- چیرگی رشک و حسد
- سستی در شکیبایی و صبوری
- قناعت نورزیدن
- ناهنجاری و ناهمواری های اخلاقی
- زیاده روی در خواسته های نفسانی
- پافشاری درتعصب بیجا (دگم و جزم گرایی در باورهای بی برهان)
- پیروی از هوی و هوس ها
- مخالفت ورزی با هادیان الهی
- خواب غفلت
- رنج و مشقت های بیهوده
- و انتخاب و گزینش باطل بر حقیقت
- پافشاری بر انجام گناهان
- کوچک و حقیر شمردن نافرمانی خداوند
- بزرگ شمردن عبادت
- فخر و مباهات ورزیدن به مال و ثروت
- تحقر و خوارشمردن تهی دستان
- کوتاهی ورزیدن در حقوق زیردستان
- ناسپاسی نسبت به نیکی و نیکوکاران
- یاری گری ستمگران
- تنها گذاردن ستمدیده گان
- خواستن و تملک آنچه حقمان نیست
- بدون علم و آگاهی اظهار نظر کردن
- نیت خیانت ورزی به دیگران
- خودپسندی در کردار
- آرزوهای دور و دراز (بی تلاش)
- زشتی باطن
- تسلط شیطان
- به سختی افتادن روزگار بر اثر سلطه شیطان
- جور و ستم و بی عدالتی فرمانروایان
- آلودگی به اسراف و مصرف زدگی
- بلای فقر و تنگدستی
- سرزنش دشمنان
- نیازمندی به همنوعان
- گذران زندگی در سختی
- مرگ ناگهانی بدون ذخیره تقوی
- حسرت ها و اندوههای بزرگ
- مصیبت سترگ(ایستگاههای رستاخیز)
- تیره بختی و بد فرجامی
- نومیدی از عنایت و لطف خداوند
- فرود آمدن در منزلگاه قهر الهی
خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و ما را از همه این امور در پناهگاه مهر و لطفت جای ده . تو مهربان ترین مهرورزانی.
---------
بگذار حال که به پناهگاه آمده ایم آتشی بر جان و دل زنیم وهمراه جلال الدین خودمان شرار شعله های عشق بر جان ریزیم.
در پناه لطف حق باید گریخت ** کاو هزاران لطف بر ارواح ریخت
ای همیشه حاجتِ ما را پناه ** بار دیگر ما غلط کردیم راه
گفت ای موسی ز من میجو پناه ** با دهانی که نکردی تو گناه
مرغ و ماهی در پناه عدل تست ** کیست آن گمگشته کش فضلت نجست
تلختر از فرقت تو هیچ نیست ** بیپناهت غیر پیچا پیچ نیست
سید 3-10-97
-------
پ.ن: در فهرست 42 گانه از دعای هشتم صحیفه سجادیه امام نیایشگران الهام گرفته ام.