سکوتی پر از تلاطم ، پانزده نوجوان طلبه را تسخیر کرده بود.
نفس ها در سینه حبس بود و طوفانی از دلهره در جان همه .
خدایا! این عالم با ما چه برخوردی خواهد کرد؟!
آیا مثل دیگر روحانیون ما را کافر و نجس خواهد خواند و از محضر خود طردمان خواهد کرد؟!
نوجوانان چشمی به والدین خود داشتند و چشمی به روحانی عالم.
این آخرین تدبیر والدینی بود که از فارسی نماز خواندن فرزندانشان دچار اضطراب و پریشانی شده بودند. از این رو به این عالم وارسته پناه آورده بودند تا چاره ای بیاندیشند.
او را آیت الله حاج آقا رحیم ارباب می خواندند.با چهره ای جذاب و لبخندی گرم دستور پذیرایی از آنها را داد و به والدین فرمود که او را با جمع نوجوانان تنها بگذارند.
آن گاه از خلوت صمیمانه بهره گرفت و از آنان خواست که خود را معرفی کنند و از سطح تحصیلات خود بگویند.
سپس به تناسب علم آن ها پرسش های علمی مطرح کرد که در جوابش حیران شدند.
خود پاسخ ها را بیان کرد و فرمود :" والدین شما از اینکه نمازتان را به فارسی می خوانید نگرانند.آن ها نمی دانند من کسانی را می شناسم که اصلاً نماز نمی خوانند در حالیکه شما جوانان پاک اعتقادی هستید."
آن گاه که اعتماد آن ها به او جلب شد، ادامه داد:"راستش من هم مثل شما در جوانی می خواستم نماز را به فارسی بخوانم،ولی با مشکلاتی برخورد کردم که نتوانستم.اکنون شما به خواسته دوران جوانی ام جامه عمل پوشانیده اید.نخستین مشکل من ترجمه صحیح سوره حمد بود که لابد شما آن را حل کرده اید. اکنون یکی از شما بگوید بسم الله الرحمن الرحیم را چگونه ترجمه کرده است.؟"
جواب دادند :"به نام خداوند بخشنده مهربان"
عالم بزرگ لبخند زد و فرمود :"در مورد «بسم» ترجمه «به نام» عیبی ندارد اما «الله» قابل ترجمه نیست.زیرا اسم علم (خاص) خدا است و اسم خاص را نمی توان ترجمه کرد،مثلاً اگر اسم کسی «حسن» باشد
مثلاً اگر اسم کسی « حسن » باشد ، نمی توان به آن گفت « زیبا » . ترجمه « حسن » زیبا است.
اما اگر به آقای حسن بگوییم آقای زیبا ، خوشش نمی آید.خوب « رحمن » راچگونه ترجمه کرده اید؟"
شنید:"بخشنده"
فرمود"« رحمن » یکی از صفات خداست که شمول رحمت و بخشندگی او را می رساند و این شمول در کلمه بخشنده نیست.
« رحمن » یعنی خدایی که در این دنیا هم بر مومن و هم بر کافر رحم می کند و همه را در کنف لطف و بخشندگی خود قرار می دهد و نعمت رزق و سلامت جسم و مانند آن عطا می فرماید.پس ترجمه بخشنده برای « رحمن » کامل نیست. حال ، رحیم را چطو ترجمه کرده اید؟"
شنید:"«مهربان» ."
حاج آقا رحیم ارباب تبسمی کرد و فرمود:"اگر مقصودتان از رحیم من بودم ، بدم نمی آمد« مهربان » ترجمه کنید، اما چون رحیم کلمه ای قرآنی و نام پروردگار است ، باید درست معنا شود. اگر آن را « بخشاینده » ترجمه کرده بودید، راهی به دهی می برد، زیرا رحیم یعنی خدایی که در آن دنیا گناهان مومنان را عفو می کند.پس آنچه در ترجمه « بسم الله » آورده اید ، بد نیست،ولی کامل نیست.عزیزانم! در دوران جوانی همین مشکلات مرا از خواندن نماز فارسی منصرف کرد. تازه این فقط آیه اول سوره حمد بود، اگر به دیگر آیات بپردازیم ، موضوع خیلی پیچیده تر می شود. اما من معتقدم شما اگر باز هم بر این امر اصرار دارید ، دست از نماز خواندن به فارسی برندارید، زیرا خواندن نماز به طور کلی بهتر است."
سکوت بود و شرمساری.کسی تا بدان لحظه این چنین زیبا راز عربی خواندن نماز را به آن ها نگفته بود. حالا در اتاق کوچک آن عارف بزرگ، پانزده نوجوان مشتاق که پشتوانه ای عمیق برای پرسش خود یافته بودند، سر به زیر افکنده و با بینشی والاتر زمزمه کرد و از این پس با زبان وحی با خدایمان نماز خواهیم خواند."