سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 31
بازدید دیروز : 109
کل بازدید : 313859
کل یادداشتها ها : 277
خبر مایه


بسم الله الرحمن الرحیم

دانلود متن کتاب سخنان حسین بن علی از مدینه تا کربلا.docx

این کتاب شامل همه سخنرانی ها و گفتگو های امام حسین علیه السلام از زمان به حکومت رسیدن یزیدبن معاویه و درخواست بیعت از امام حسین علیه السلام تا روز عاشورا و لحظات پیش از شهادت ایشان است که  توسط جناب حجت الاسلام محمد صادق نجمی از فضلای حوزه علمیه قم نگاشته شده است.

--------------------------------------------------------------------------

دربخشی از این کتاب چنین آمده است:

خطاب به ابوثمامه صائدى

متن سخن :

((... ذَکَرْتَ الصَّلوةَ جَعَلَکَ اللّهُ مِنَ الْمُصَلِّینَ الذّاکِرینَ نَعَمْ هذا اَوَّلُ وَقْتِها سَلُوهُمْ اَنْ یَکُفُّوا عَنّا حَتّى نُصَلِّى .... تَقَدَّمْ فَاِنّا لاحِقُونَ بِکَ عَنْ ساعَةٍ)).

ترجمه و توضیح :

عمروبن کعب معروف به ابوثمامه صائدى یکى از یاران حسین بن على علیهما السلام چون متوجه گردید که اول ظهر است ، به آن حضرت عرضه داشت : جانم به فدایت ! گرچه این مردم به حملات پى در پى خود ادامه مى دهند ولى به خدا سوگند! تا مرا نکشته اند نمى توانند به تو دست بیابند من دوست دارم آنگاه به لقاى پروردگار نایل گردم که این یک نماز دیگر را نیز به امامت تو به جاى آورده باشم .

امام علیه السلام در پاسخ وى فرمود:((ذَکَرْتَ الصَّلوةَ...؛)) نماز رابه یاد ما انداختى خدا تو را از نمازگزارانى که به یاد خدا هستند قرار بدهد، آرى اینک وقت نماز فرا رسیده است از دشمن بخواهید که موقتا دست از جنگ بردارد تا نماز خود را به جاى بیاوریم )).

و چون به لشکر کوفه پیشنهاد آتش بس موقت داده شد، حصین یکى از سران لشکر باطل گفت :((اَنَّها لا تُقْبَلُ؛)) نمازى که شما مى خوانید مورد قبول پروردگار نیست ))(196).

و به طورى که در چند صفحه بعد ملاحظه خواهید نمود، حبیب بن مظاهر به او پاسخ گفت و در این رابطه باز جنگ شدیدى درگرفت که منجر به کشته شدن وى گردید.

و در نتیجه حسین بن على علیهما السلام با چندتن از یارانش در مقابل تیرها که مانند قطرات باران به سوى خیمه ها سرازیر بود نمازظهر را به جاى آورد و چندتن از یارانش به هنگام نماز به خاک و خون غلتیدند و در صف نمازگزارانى که واقعا به یاد خدا هستند قرار گرفتند.

ابوثمامه همانگونه که تصمیم گرفته بود پس از اداى فریضه ظهر پیش از همه یاران آن حضرت به جلو آمد و عرضه داشت :((یا اَبا عَبْدِاللّه جُعِلْتُ فِداکَ قَدْ هَمَمْتُ اَن اءَلْحَقَ بِاءَصْحابِکَ وَکَرِهْتُ اءَنْ اَتَخَلَّفَ فَاءَراکَ وَحیداً فى اَهْلِکَ قَتِیلاً؛)) جانم به قربانت ! من تصمیم گرفته ام که هرچه زودتر به یاران شهید تو بپیوندم و خوش ندارم که خودم را کنار بکشم و ببینیم که تو در میان اهل و عیالت تنها مانده و کشته مى شوى )).

امام علیه السلام در پاسخ وى فرمود:((تَقَدَّمْ فَاِنّا لاحِقُونَ بِکَ عَنْ ساعَةٍ؛)) به سوى دشمن بتاز ما نیز بزودى به تو لاحق خواهیم شد)).

با صدور این فرمان او به صفوف دشمن حمله کرد و جنگ نمود تا به دست پسرعمویش قیس بن عبداللّه صائدى به شهادت نایل گردید(197).

درسى به پیکارگران در راه حق

این بود راه و رسم حسین بن على علیهما السلام و یارانش در روز عاشورا که ((نماز))، همه مسائل را تحت الشعاع قرار مى دهد و آن حضرت به هنگام نماز همه چیز را فراموش مى کند و از دشمن خونخوارش درخواست آتش بس مى نماید.

و این درسى است به همه پیکارگران در راه حق ، درسى است که پدر ارجمندش امیرمؤ منان علیه السلام در صفین و در بحبوحه جنگ به پیروانش یاد مى دهد، آنگاه که ابن عباس دید آن حضرت مراقب و منتظر وقت نماز است ، سؤ ال نمود یا امیرالمؤ منین مثل اینکه نگران مطلبى هستید؟

فرمود: آرى مراقب زوال شمس و داخل شدن وقت نمازظهر مى باشم . ابن عباس گفت ما در این موقع حساس نمى توانیم دست از جنگ برداریم و مشغول نماز گردیم . امیرمؤ منان علیه السلام در پاسخ وى فرمود:((اِنَّما قاتَلْناهُمْ عَلى الصَّلوة ؛)) ما براى نماز با آنان مى جنگیم )).

آرى در جنگ صفین نماز شب على علیه السلام نیز ترک نمى گردید و حتى در لیلة الهریر(198).

ابوثمامه کیست ؟

او از شجاعان عرب و از وجوه و افراد سرشناس شیعه و از اصحاب و یاران امیرمؤ منان علیه السلام است که در همه جنگها در رکاب آن حضرت بوده است و پس از شهادت آن بزرگوار جزو صحابه و یاران امام مجتبى علیه السلام بود و پس از انتقال آن حضرت به مدینه در کوفه ماندگار گردید. پس ‍ از معاویه ابوثمامه از افرادى بود که به حسین بن على علیهما السلام نامه نوشته و از وى دعوت نمود که به عراق و به سوى کوفه حرکت نماید. پس از ورود مسلم بن عقیل به کوفه ابوثمامه در خدمت وى قرار گرفت و به دستور آن حضرت اموال و اجناس را از شیعیان جمع آورى و در خرید سلاح که تخصّص داشت - صرف مى نمود. name="129">


129

پس از شهادت مسلم بن عقیل ، ابوثمامه متوارى و مختفى گردید. تلاش فراوان ابن زیاد در پیدا کردن وى به جایى نرسید تا اینکه به همراه نافع بن هلال براى یارى رساندن به حسین بن على علیهما السلام حرکت نموده و در اثناى راه بدو ملحق و به همراه آن حضرت وارد کربلا گردید.

اخلاص ابوثمامه

طبرى مى گوید: عمرسعد پس از ورود به کربلا به ((کثیربن عبداللّه شعبى )) که مردى فتاک و خونریز بود ماءموریت داد که با حسین بن على ملاقات و از انگیزه ورود او به کربلا سؤ ال کند. ((کثیر)) گفت اگر دستور بدهى هم این ماءموریت را انجام مى دهم و هم او را به قتل مى رسانم . عمرسعد گفت نمى خواهم او را بکشى فقط علت آمدن وى را سؤ ال کن !

((کثیر)) رو به سوى خیمه هاى حسین بن على علیهما السلام به راه افتاد چون چشم ابوثمامه بر وى افتاد به حسین بن على عرضه داشت یا اباعبداللّه ! خدا تو را از هر بدى حفظ کند این مرد که مى آید بدترین و جرى ترین و خونریزترین مردم روى زمین است ، سپس جلو آمد و در مقابل ((کثیر)) ایستاد و گفت اگر بخواهى با حسین علیه السلام ملاقات کنى باید شمشیر خود را بر زمین بگذارى .

کثیر گفت : به خدا سوگند! که زیربار این ذلت نمى روم ، من پیامى آورده ام اگر بپذیرید مى رسانم و الاّ برمى گردم .

ابوثمامه گفت : پس در موقع ملاقات دست من بر قبضه شمشیر تو باشد. کثیر این پیشنهاد ابوثمامه را نیز نپذیرفت . ابوثمامه گفت پس پیام خود را به من بگو تا به امام علیه السلام ابلاغ و پاسخ آن را به تو بگویم و من اجازه نخواهم داد فردى خونریز مانند تو وارد خیمه آن حضرت شود.

طبرى مى گوید: در این موقع گفتگو در بین آن دو زیاد شد و کار به ناسزاگویى منجر گردید و کثیر بدون موفقیت در ماءموریت خویش به سوى عمرسعد بازگشت و جریان را باوى درمیان گذاشت .عمرسعد هم این ماءموریت را به ((قرّة بن قیس تمیمى )) محول نمود.

در زیارت ناحیه مقدسه از ابوثمامه بدین گونه تجلیل به عمل آمده است :(( السلام على اءبى ثمامة عبداللّه الصائدى (199)))


سخنان حسین بن علی از مدینه تا کربلا.دانلود کنید.pdf


  

 

بسم الله الرحمن الرحیم



  

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورُ اَشْهَدُ اَنَّکَ قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَیْتَ الزَّکوةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیْتَ عَنْ الْمُنْکَرِوَاَطَعْتَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ .

صورت را و همه وجود خویش را از هرچیز و هرکس و هر سمت و سو و جهت برمی گردانیم و با همه دل رو به سوی کربلا می کنیم وبا زبان و دل به مولایمان حسین علیه السلام"سلام"می کنیم.

زیارت وارث را بارها خوانده ایم و می خوانیم و دل به آن داده ایم. با درنگی کوتاه در فرازی از زیارت "وارث"(1)می بینیم که زائر و عاشق حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام با سلام و درود بر پیام آوران و سفیران نام آور الهی از قبیل آدم، نوح، ابراهیم، موسی ، عیسی و رسول اعظم محمد مصطفی صلی الله علیه و آله با عمق جان خویش عشق و محبت خود به آنان که تجلی خداوند در زمین هستند به گفتگو با حسین علیه السلام می پردازند، حسینی که آنچه خوبان همه دارند در او جمع است و او وارث همه باورها و ارزش ها و رفتارهای الهی همه آنان از آدم علیه السلام تا خاتم صلوات الله علیه است.

"أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ و...."

گواهی رسای عاشق و دلداه مکتب امام حسین علیه السلام  به پای بندی و تعهد امام شهید علیه السلام به  پنج موضوع کلیدی و پایه در مجموعه ی دین یعنی اقامه نماز ، پرداخت زکات، اقامه دین با انجام فریضه بی بدیل امر به معروف و نهی از منکر و جهاد و مبارزه با دشمنان حق و حقیقت ،بیانگر این است که حسین علیه السلام همه ی دین است . زیرا دینداری کامل به معنای واقعی تنظیم همه این روابط بر مبنای آموزه های وحیانی در زندگی است .اگرهمه این فرائض کالبد و پیکره دین به شمار آیند. انسان کامل ولی الله الاعظم_امام حسین علیه السلام_ روح این  پیکر است.

نیاز به توضیح نیست که دلداه و عاشق امام حسین علیه السلام می داند که حفظ قالب و روح باهم می تواند حیات بخش باشد. نماز با امام حسین، عشق به امام حسین در کنارانجام واجبات،  محبت به حسین در رسیدگی به محرومان جامعه و توجه به انفاق و زکات.در کنار عشق و محبت به حسین . جهاد و مبارزه با اعتقاد به ولایت و محبت به ولایت انسان کامل یعنی امام شهید علیه السلام در کنار جهاد و مبارزه.هرکدام بدون دیگری ناتمام  و ناقص است.

ارزنده ترین آموزه های عاشورا

یکی از مهمترین و زیباترین درس های عاشورا که به عنوان طرح جامع بندگی باید از آن یاد کرد پیاده کردن دستورات الهی در هر حال است.

درس صداقت و روراستی با مردمانی که با او همراهند. شب عاشورا بدون لاپوشانی می گوید با من بمانید سرنوشتتان جز شهادت و کشته شدن نخواهد بود.

درس مساوات و برابری آنگونه که پیکر غرقه به خون جوان دلبند خویش را در آغوش می کشد با غلامی بی نام ونشان سیاه چرده همان می کند.

درس مهرورزی و خیر خواهی برای کسانی که برای به بند کشیدن او شمشیر کشیده اند  آنچنانکه با سپاه حر مهربانانه برخورد کرد و نه تنها سپاهیان را که چهارپایانشان را سیراب نمود.

و عالی ترین درس در مکتب عاشورا، نماز و نیایش و ارتباط عاشقانه امام حسین علیه السلام با خداوند در سخت ترین شرایط و موقعیت هاست.

به راستی ما شیعیان عزاداری که محبت به مولایمان حسین هرروز و شب ، در سرما و گرما،در آسایش و سختی و در هر شرایطی  ما را به تکایا و حسینیه ها و خیابان ها کشانده است با نگاهی عمیق تر این درس را بررسی کرده ایم.؟! مگر نه این است که امام حسین علیه السلام را الگوی عملی و مدل زندگی سعادتمندانه خود می دانیم؟ مگر نه این است که نتیجه طبیعی محبت واقعی فرمانبری و اطاعت از محبوب است؟ امامی که خود محبوب  و عشق ماست خود محبوبی بی همتا دارد که در شدیدترین بحران ها و سخت ترین مشکلات  نیز سخن گفتن و معاشقه ی با او را از دست نمی دهد. اصلا همه سختی ها ورنج های که متحمل می شود برای آست که مردمان را با محبوب خود رفیق سازد و آنان را از بند نارفیقان برهاند. حسین علیه السلام همه قهر و خشم و صلح و مهرش برای خداست.

گرچه همه نفس کشیدن ها و رفتارهای امام و ولی الله الاعظم عبادت و بندگی است. اما امام به آنچه محبوب ازلی و بی همتا  واجب کرده است  به عنوان هدیه های الهی می نگرد .نماز که تجلی عشق ورزی به خداوند مهربان است را عشق و محبوب خود می داند.

او به دوستان و هوادارانش می آموزد که انجام دستورات خداوند بهانه بر نمی دارد. و عشق به خود او نیز بهانه برای بی توجهی به خواندن نماز نیست.!

فرصتی برای نماز و نیایش با محبوب

ناگهان دشمن در عصر تاسوعا آهنگ حمله می کند. و امام برادرش عباس را به سوی آنان می فرستد تا فردا مهلت دهند."اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلى غُدْوَة وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّةَ لَعَلَّنا نُصَلِّىَ لِرَبِّنَا اللَّیْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ أُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ کِتابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعاءِ وَ الاِسْتِغْفارِ."

نزد آنان برگرد، چنانچه توانستى از آنان بخواه که جنگ را تا سپیده دم فردا به تأخیر بیاندازند و یک امشب را مهلت بگیر، تا در این شب به درگاه خداوند نماز بگذاریم و به راز و نیاز و استغفار بپردازیم. خدا مى داند که من نمازِ براى او و تلاوت کتابش (قرآن) و راز و نیازِ فراوان و استغفار را دوست دارم.(2)

عنصر راز و نیاز و اقامه نماز در جای جای نهضت امام برجسته است. و نمونه ای بارز از این عشق ورزی در ظهر عاشورا به اوج می رسد. نمازی که برای اقامه آن دوتن از یاران بزرگوارش شهید می شوند.(3) . به هنگامی که بوی خون و عشق به دنیا سپاه یزید را مست و دیوانه کرده است ابو ثمامه صیداوی به خورشید سوزان صحرای داغ کربلا می نگرد و در حالی که عرق از سر و رویش می ریزد خدمت امام می آید ،سلام می کند و در کمال عشق و ادب می گوید : قربانتان شوم وقت نماز است و می خواهم آخرین نماز زندگی ام را با شما بجای آورم. امام شمشیر در نیام می کند و مهربانانه دعایش می کند "نماز را به یادمان آوردی ،خداوند تورا از نمازگزارانی که به یاد او هستند قرار دهد." و سعید بن عبدالله حنفی،(4) سینه و سر و صورت خود را سپر آن حضرت و یاران او قرار داد تا نماز بخوانند .زخم‌ها ی فراوانی بر بدن او وارد می شود و او درحالی که دیگر نمی تواند روی پای خود بایستد، بر زمین می افتد. دشمن را چنین نفرین می گوید«خدایا! ایشان را همانند قوم عاد و ثمود از رحمت دور گردان و پیامبرت را از طرف من درود فرست و این درد و زخمی را که به من رسید به او ابلاغ فرما؛ که هدف من در این کار یاری فرزند پیامبر تو بود»، آن گاه روی خود را به سوی امام حسین علیه‌السلام کرد و عرض کرد «اَوفیتُ یَابنَ رَسُولِ الله»؛ «یعنی آیا به عهد خود وفا کردم؟»

امام حسین علیه السلام فرمودند: «نِعَم اَنتَ اَمامِی فِی الجَنَّهِ»؛ آری! تو در بهشت پیش روی من هستی، به دنبال این سخن بود که روح از بدن او پرواز کرد و در بدن او سیزده تیر مشاهد کردند و این غیر از زخم‌ها و ضربه‌های بود که بر او وارد شد بود.

امام و یارانش در حالی که حتی برای لحظه ای هجوم و حمله ی دشمن متوقف نشد، نمازرا زیر رگبار تیرهای همه جانبه آنان اقامه کردند.

آیا امام حسین علیه السلام نمی توانست نماز را در خیمه اقامه کند.نماز را فرادی و به تنهایی اقامه کند. سی تیر در یک نماز دورکعتی به سویش پرتاپ می شود ودرمعرض آماج تیرها و اهانت های دشمن قرار می گیرد اما نماز را با قیمت جان خویش بر پای می دارد.!آیا جز این است که نمازبه عنوان ستون ساختمان دین باید همواره استوار و پابرجا بماند.

در هر نفسش سوز و گداز است حسین‌

سرچشمه هر راز و نیازی است حسین‌

می‌خواند نماز آخرین را در خون‌

یعنی که فدایی نماز است حسین‌

و چه زیباست که ما عزاداران سرور شهیدان (5)و سید جوانان اهل بهشت (6)لحظه ای بیندیشیم و از خود امام حسین بخواهیم لحظه لحظه عزاداری ایشان بیشتر ما را به ایشان و رفتار ایشان نزدیک کند.از خدای حسین علیه السلام توفیق طلب کنیم تا ظهر عاشورا که او و یارانش در برابرشمشیرها و نیزه های برهنه و عربده های پسر سعد پسر ذی الجوشن به نماز ایستاد و نماز را اقامه کرد، ما نیز به او اقتدا کنیم.

روز عاشورا با وضو و طهارت قلبی و با حالتی محزون (7)مانند یتیمی پدر مرده از خانه بیرون آییم و با صلای موذن در هرجا که هستیم همراه با جماعت مومنان تکبیر عشق به خدای او سردهیم.و به یاری حق آن گونه با امام حسین علیه السلام عهد ببندیم که هیچ چیز و هیچ کس مانع نماز اول وقت ما در هیچ زمان و مکانی نشود. ان شاء الله


  

همراه با قرآن
نگاهی به آیه 45 سوره بقره

وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَو ةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى‏ الْخَشِعِینَ‏

واز صبر ونماز یارى جویید واین کار جز براى خاشعان، گران وسنگین است    . 


هر چند این آیه به دنبال خطاب‏هایى که به یهود شده آمده است، ولى مخاطب آن همه‏ى مردم هستند. در روایات مى‏خوانیم که حضرت على علیه السلام هرگاه مسئله‏ى مهمى برایشان رخ مى‏داد به نماز مى‏ایستادند واین آیه را تلاوت مى‏کردند    .

در روایتى از پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله نقل شده، که صبر بر سه نوع است:

1-      صبر در برابر مصیبت.

2-      صبر در برابر معصیت.

3-      صبر در برابر عبادت. [1]

بنابراین آنچه در روایات آمده که مراد از صبر در این آیه روزه است، اشاره به یکى از مصادیق صبر دارد    . 

نماز براى رسول اللّه صلى الله علیه وآله و امثال او نور چشم است [2] ولکن براى بعضى‏ها که خشوع ندارند، چون بار سنگین است. خشوع، مربوط به قلب و روح و خضوع، مربوط به اعضاى بدن است   .

نمازِ با توجّه، انسان را به یاد قدرت بى‏نهایت خدا مى‏اندازد و غیر او را هر چه باشد کوچک جلوه مى‏دهد. مِهر او را در دل زیاد مى‏کند، روحیّه‏ى توکّل را تقویت مى‏کند وانسان را از وابستگى‏هاى مادّى مى‏رهاند. همه‏ى این آثار، انسان را در برابر مشکلات مقاوم مى‏سازد.

صبر و مقاومت، کلید تمام عبادات است. فرشتگان به اهل بهشت سلام مى‏کنند، امّا نه به خاطر نماز و حج و زکات، بلکه به خاطر مقاومت و پایدارى آنها؛ «سلام علیکم بما صبرتم» [3] چون اگر مقاومت نباشد، نماز وجهاد وحج وزکات نیز وجود نخواهد داشت. حتّى شرط رسیدن به مقام هدایت و رهبرى الهى، صبر است؛ «جعلنا منهم ائمّةً یهدون بأمرنا لمّا صبروا»[4]

شاعرى به نام نجاشى، که یکى از دوستداران حضرت على علیه السلام بود، در ماه رمضان شراب خورد. به دستور امام، هشتاد ضربه تازیانه به او زدند وبیست ضربه نیز به خاطر ارتکاب گناه در ماه رمضان اضافه زدند. او ناراحت شد و به معاویه پیوست و علیه حضرت شعر گفت! اطرافیانِ نجاشى که قبیله‏اى مهم در کوفه بودند از على علیه السلام گلایه کردند که چرا یاران خود را نگه نمى‏دارد؟! طارق‏بن عبداللّه رئیس آنها با ناراحتى به امام گفت: شما چرا بین دوست و بیگانه تفاوت قائل نمى‏شوید؟ شخصى همانند نجاشى نباید شلاّق بخورد، ما این گونه رفتار را تحمّل نمى‏کنیم. امام در جواب او این آیه را تلاوت فرمود: «و انّها لکبیرة الاّ على الخاشعین» طارق نیز به معاویه پیوست.

بنابراین گرچه آیه درباره نماز است، ولى در موارد مشابه مى‏توان از آیات قرآن استمداد کرد.

پیام های مهم

1.     صبر ونماز، دو اهرم نیرومند در برابر مشکلات است. «استعینوا بالصبر و...»

2.     هر چه در آستان خدا اظهار عجز و بندگى بیشتر کنیم، امدادهاى او را بیشتر دریافت کرده و بر مشکلات پیروز خواهیم شد. «استعینوا بالصبر و الصلوة»

3.     استعانت از خداوند در آیه‏ى «ایّاک نستعین» منافاتى با استعانت از آنچه به دستور اوست، ندارد. «استعینوا بالصبر»

4.     سنگین بودن نماز، نشانه‏ى تکبّر در برابر خداست. «لکبیرة الاّ على الخاشعین»

 

منبع: تفسیر نور ج1 تالیف حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی

پی نوشت:


1بحار، ج‏71، ص‏77.
2بحار، ج‏16، ص‏249.
3رعد، 24.
4سجده، 24.


  

نماز به عنوان فریضه‌ای که آیات و روایات مکرر به آن توصیه کرده‌اند، تنها به جنبه عبادی و معنوی رابطه با خدا و سخن گفتن با او ختم نمی‌شود، بلکه دامنه اثرگذاری آن به اندازه‌ای است که به تصریح آیات وحی، از منکر و فحشا باز می‌دارد و این یعنی مصونیت فرد، خانواده و اجتماع از بزه و ناهنجاری‌هایی که آرامش را از سبک زندگی کسر می‌کند؛ از این رو با حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا دیانت، عضو هیأت علمی مرکز تخصصی نماز، کار‌شناس شیعه‌شناسی، فرقه‌شناس و متخصص عرفان های نوظهور درباره موضوع نماز و خانواده گفت و گو کرده ایم که هم اینک پیش روی شماست.

 اهتمام به نماز چه دستاوردهایی برای خانواده ‌دارد؟

تمامی آثاری که برای نماز برشمرده می‌شود اعم از علمی، اخلاقی، رفتاری، زیستی بهداشتی، عبادی و... که در روایات و آیات تصریح شده، مربوط به خانواده می‌شود؛ به عنوان مثال وقتی گفته می‌شود نماز نور است، یعنی نورانیت آن می‌تواند هم فرد و هم خانواده را نورانی کند و نورانیت خانواده، جامعه را نیز متاثر می‌کند.

افزون بر این، وقتی می‌گویند نماز سبب کاهش استرس و اضطراب می‌شود، در واقع اعضای خانواده از آثار روحی و روانی نماز برخوردار شده و در سایه آرامش بخشیِ آن آرام می‌شوند. نماز همچنین درمان حرص و طمع و راه دستیابی به روح قدردانی است و سبب می‌شود حق دیگران بویژه والدین را ضایع نکنیم، زیرا بیشتر اختلافها در خانه‌ها در نادیده گرفتن حقوق یکدیگر ریشه دارد. وقتی کسی اهل نماز باشد، سراغ منکرات نمی‌رود؛ از جمله منکرات بدگویی و غیبت، مسخره کردن دیگران و تندخویی است که اختلافهای خانوادگی هم به همین مسایل باز می‌گردد همچون بدگویی از اعضای خانواده یا بدخلقی که نماز درمان همه آنهاست.

 

 از نظر روان شناسیِ تربیت، چگونه و از چه شیوه هایی می‌شود فرزندان را به نماز تشویق کرد؟

- باید ببینیم چه مسایلی بر تربیت فرزند ما تاثیرگذار است؛ روان‌شناسان می‌گویند وراثت، اراده و محیط که البته برخی چیز‌ها را نیز اضافه کرده‌اند و نیز باید دانست میزان تاثیر والدین بر تربیت فرزندان چقدر است؟

یکی از عوامل مؤثر در تربیت فرزند، والدین هستند، زیرا نخستین محیطی که فرزند در آن گام می‌گذارد خانواده است و روان‌شناسان بر این باورند که تا 12 سالگی میزان تاثیرپذیری از خانواده زیاد است، از 12 تا 25 سالگی از محیط بیرون و از 25 تا 40 سالگی از همسر و از 40 سالگی به بعد نقش فرزندان نیز جدی می‌شود.

پدر و مادر از چند روش باید استفاده کنند، باید توجه داشت حرفی که از دل برآید بر دل نشیند از این رو، والدین به عنوان مربی، خود باید اهل نماز باشند تا بر متربی (فرزند) اثر بگذارند.

بنابراین، کسی که می‌خواهد شخصی را به دین دعوت کند خود باید عامل باشد، زیرا در کودکی بچه‌ها نگاه‌شان به رفتار والدین است نه استدلال‌ و سخنانشان.

مسأله بعد استفاده از روش تشویق است؛ آگاه سازی نیز در این میان اثر دارد؛ زیرا گام نخست برای ورود به هر مسیری آگاهی و گام بعد علاقه است، یعنی والدین باید بچه‌ها را با آثار و اهمیت نماز آگاه سازند، انسان بدون آگاهی جذب نمی‌شود. مشکل امروز ما نیز کوتاهی والدین در عدم آشناسازی کودکان با اسرار و آثار نماز است. مرحله بعد سفارش به نماز است، در این باره خداوند در آیه 132 سوره مبارکه طه به پیامبر (ص) می‌فرماید: «خانواده‌ات را به نماز سفارش کن و در این مسیر صبور باش»

همچنین، در آیه 17 سوره مبارکه لقمان، وی به فرزندش سفارش می‌کند که نماز بپا دارد و نیز در آیات 54 و 55 سوره مبارکه مریم، قرآن می‌فرماید: «حضرت اسماعیل (ع) خانواده‌اش را همیشه به نماز سفارش می‌کرد...»

یک راه نیز تشویق است، آن هم نه صرفا مادی، زیرا گاه، بچه‌ها را شرطی می‌کند؛ روش دیگر الگوسازی است؛ یعنی معرفی الگوهای مثبت که روش قرآن با بیان قصه نیز همین است و همان‌طور که در ورزش، هنر و فرهنگ فرزندان الگو می‌گیرند، در نمازخوان کردن آنها نیز الگو نقشی مؤثر دارد.

مسأله بعد نهادینه‌سازی و درونی کردن موضوع نماز است، همچنین، تعامل پدر و مادر با یکدیگر در این باره ضرورت دارد هم نسبت به یکدیگر هم نسبت به فرزندان، زیرا عدم تفاهم و تعامل والدین یکی از معضلات در موضوع نماز و فرزندان است.

مسأله بعد تکریم، احترام و محبت است، تمام سوره‌های قرآن با رحمن و رحیم آغاز می‌شود، ما می‌گوییم گام نخستِ تربیت، محبت کردن است، اگر کسی در دعوت به نماز محبت و تکریم نکند، اگر هم فرزندش نمازخوان شود از سر جبر و ترس است.

 

 آیا راه‌های فضاسازی درباره نماز در محیط خانواده به همین مسایل ختم می‌شوند یا هستند اموری که غیرمستقیم بر نمازخوان شدن کودکان ما تاثیر دارند؟

لقمه حلال مسأله‌ای بسیار مهم در نمازخوان شدن فرزندان ماست، در روایت است که اگر عبادت 10 جزء است، 9 قسم آن کسب رزق حلال است، خداوند در آیه 168 سوره مبارکه بقره می‌فرماید: «لقمه حلال بخورید و از شیاطین تبعیت نکنید.»

خوش خلقی هم در دعوت به نماز ضرورت دارد، چنانکه خداوند در آیه 159 سوره مبارکه آل عمران به پیامبر (ص) می‌فرماید: «اگر خوش خلق نبودی هیچ کس ایمان نمی‌آورد و همه از دورت پراکنده می‌شدند.» مسأله مدیریت رسانه در خانه نیز باید مورد توجه والدین باشد، امروزه بچه‌ها تاثیر جدی از رسانه‌ها اعم از شبکه‌های اجتماعی و اینترنت می‌پذیرند، در حالی که والدین باید آن را مدیریت کنند. برای این مدیریت چند کار لازم است، یکی محرومیت یعنی محروم کردن فرزندان از استفاده برخی رسانه‌ها و اینکه دلسوزی بیجا نکنیم، یعنی برخی جا‌ها باید محدودیت ایجاد کرد و گفت این فیلم مضر است یا این ساعت وقت استراحت است و تحصیل، نه استفاده از رسانه!

برخی مواقع باید مصونیت ایجاد و طوری رفتار کنیم که فرزند ما حتی اگر دریافتی منفی از رسانه داشت، اثر نپذیرد.

و در ‌‌نهایت بحث دعا و توکل و توسل را جدی بگیریم، زیرا این روشها بسیار مطلوب است و همواره باید دستمان به دعا بلند باشد. حضرت سیدالساجدین (ع) نیز در دعای 25 صحیفه سجادیه از خداوند برای تربیت فرزندانشان طلب کمک می‌کنند.

در کنار لطافت‌های رفتاری که به آنها برای ترویج روح نماز در فضای خانه و خانواده اشاره شد، آیا روشهای قهری نیز کاربرد و تأثیر دارد؟

در کنار لطافت‌های رفتاری اعم از تشویق، خوش خُلقی، تکریم و محبت آفتهایی نیز داریم، مانند تحقیر در برابر تکریم، تنبیه در برابر تشویق؛ البته تنبیه به اندازه نمک غذا لازم است زیرا بچه‌ها تشویق طلب و تنبیه گریز هستند. خلاف اینها می‌شود آسیب، شامل تنبیه و تحقیر. ما می‌گوییم شش مورد «تاء» نباید باشد: توهین، تنبیه، تهدید، تحقیر، تحمیل و تبعیض و در مقابل شش «میم» باید باشد: تو محترمی، تو مهمی، تو مفیدی، تو مطرحی، تو فرزند من هستی، تو می‌فهمی.

 

 حاکمیت نماز بر فضای خانه چه دستاوردی برای سبک زندگی و بیمه شدن آن برابر ناهنجاری‌ها و آسیبهای فردی و اجتماعی دارد؟

اگر خدا در زندگی ما باشد، نور وارد آن می‌شود که این نور رحمت الهی و ورود ملائکه به خانه‌ها و زندگی‌هایمان را به دنبال دارد و گرنه ظلمت، طلاق و زد و خورد، کشمکش و نزاع و کینه و حسادت در زندگی‌هایمان وارد می‌شود.

البته باید نماز توأم با اخلاق اسلامی باشد؛ مهمترین گیر فرزندان به والدین بدخلقی آنهاست.

نماز تدبیر نظم و تنظیم روابط خانوادگی و روحیه شکرگزاری را رواج داده و کبر و غرور را از بین می‌برد، چنانکه حضرت ?زهرا (س) فرمودند: «نماز بخوانید تا کبرتان از بین برود.» اما متأسفانه امروز در خانواده‌ها کبر و غرور فاصله انداخته و به دوری از بندگی خدا منجر شده است.

 


  

 

بی تردید یکى از بزرگترین لطف و عنایت هایی که خداوند به بنده هاش کرده نمازه. با زبان اهل دل، نماز این فرصت طلایی و بی نظیر رو بهمون میده که هر روزى چند بار ناگزیر با خدا حرف بزنیم، و با آن مهربانترین مهربانان ارتباط برقرار کنیم، از او کمک بخواهیم، به او عرض نیاز کنیم، و با این خلوت انس نیاز با خدا بودن ، و "بی خدا هیچ نبودن" و "با او همه چی بودن" و به تعبیری زیبا و کامل "تنها بنده خدا بودن" رو در خودمون  تقویت کنیم. و زیبا ترین وجه این روش رسیدن به محبوب اینه که نماز در اختیار همه است. همان فرم و قالب و مناسکی که در اختیار پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله به عنوان ولی الله کامل قرار دارد ، در اختیار من و تو هم هست اما ما غالباً قدر نماز و اهمیت نماز را نمی دونیم. و نگاه خیلی از مسلمونا نگاه رفع تکلیفی و برداشتن باری سنگین  به نمازه . شاید یکی از علت هایی که مزه حقیقی و واقعی نماز رو حس نمی کنیم همین نوع نگاهمون باشه. اما در نگاه انسان کامل علی  ولی الله که درود و سلام خداوند و پاکان روزگار بر او باد ، "نماز مثل چشمه‌ى آبى است درِ خانه‌ى شما، که روزى پنج بار شما در این چشمه‌ى آب شستشو میکنید." این شستشو میتواند براى دلهاى جوان آثار ماندگارى داشته باشد. با پاکی دل و خدا را حاضر و ناظر دونستنه که میتونیم سخن نافذ و تأثیرگذار را از خداى متعال هدیه بگیریم.

برای این که نوع نگاه و نگرش امام علی علیه السلام به این موهبت و نعمت بی بدیل خداوند رو با جان و دلمون فهم کنیم بهترین و آسون ترین راه اینه که فرمایش مولی رو ببینیم. انسان بزرگی که خود امیر و سرسلسله اهل معرفت و بندگی ست .

خطبه 199 نهج البلاغه گوشه ای از اقانیوس بی کران نماز رو بهمون نشون میده ،که "اگر در خانه کس است یک حرف بس است." و به قولی "عاقلان را اشارتی کافی است"

«تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلَاةِ وَ حَافِظُوا عَلَیْهَا وَ اسْتَکْثِرُوا مِنْهَا وَ تَقَرَّبُوا بِهَا فَإِنَّهَا کانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتاباً مَوْقُوتاً أَ لَا تَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ أَهْلِ النَّارِ حِینَ سُئِلُوا ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ وَ إِنَّهَا لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَقِ وَ تُطْلِقُهَا إِطْلَاقَ الرِّبَقِ وَ شَبَّهَهَا رَسُولُ اللَّهِ ( صلى الله علیه وآله ) بِالْحَمَّةِ تَکُونُ عَلَى بَابِ الرَّجُلِ فَهُوَ یَغْتَسِلُ مِنْهَا فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ فَمَا عَسَى أَنْ یَبْقَى عَلَیْهِ مِنَ الدَّرَنِ وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِینَةُ مَتَاعٍ وَ لَا قُرَّةُ عَیْنٍ مِنْ وَلَدٍ وَ لَا مَالٍ یَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِیتاءِ الزَّکاةِ وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ( صلى الله علیه وآله ) نَصِباً بِالصَّلَاةِ بَعْدَ التَّبْشِیرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ لِقَوْلِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها فَکَانَ یَأْمُرُ بِهَا أَهْلَهُ وَ یَصْبِرُ عَلَیْهَا نَفْسَهُ .

 

کدهای رمز گشای نماز در خطبه 199 نهج البلاغه

 

1- نماز، نسیمی که گناهان را مثل برگ ها پاییزی می ریزد.

نسخه مطمئنی که امام در اختیار بیمارانی قرار میده که روحشون دچار فرسایش و آسیب شده  ، اینه که با وجود نماز جایی برای ناامید شدن از رحمت بی منتهای الهی وجود نداره چرا که یکی از بزرگ ترین حیله گری های شیطان درباره انسان اینه که آروم و بی صدا بیمار رو از درگاه رحمت الهی ناامید و مأیوس کنه و با پیش کشیدن عمق بیماری و گناهان انسان، و این که "دیگه آب از سرت گذشته" ، صحنه را به گونه ای نشان میده که انگار جایی برای بخشیده شدن وجود نداره در حالی که نگاه و نگرش امام علی (ع) درست در نقطه مقابل  ابلیس قرار داره. ایشان در حکمت 299 سخنی شگفت انگیز دارند "ما اَهَمَّنی ذَنب اُمهِلتُ بَعدَهُ حَتّی اَصَلّیَ رَکعَتَینِ وَ اَساَلَ اللهُ العافِیَه / مرا اندوهگین نکند گناهی که پس از آن مهلت یابم  دو رکعت نماز بگذارم و از خداوند عافیت طلبم."

 

2-  نماز قدرتی که زنجیرها را از روح آدمیان باز می کند.

حقیقت اینه که دلدادگی ها و دلبستگی های افراطی و بی حساب و کتاب به داشته ها مون  و حسرت ها و آرزوهای غیر منطقی و خیالی در به دست آوردن نداشته هامون و مهمتر از همه الودگی ها و ناپاکی ها و گناهان همه شون زنجیرایی اند که دست و پای جان و روح ما رو بستن و سنگین مون کردن و امکان حرکت در مسیر درست رو از ما سلب کردن . می تونی تصور کنی، دو نفر در مسیری با هم راه می افتن ، اولی هیچ بار اضافه ای با خودش نداره و سبکبار و سبکبال سلانه سلانه میره، اما دومی فوق تحمل و طاقت وتوان خودش بار اضافی برداشته و داره میره . معلومه در چنین وضعیتی نمی تونه حرکت کنه و به راه ادامه بده و خودش رو به مقصد و مقصود برسونه.

پس شرط رسیدن به مقام تقرب و لذت انس با خداوند اینه که از دست و پای خود مون زنجیرها و بارها و غل ها و هر چی که سنگینمون می کنه و اجازه طی مسیر را از مون می گیره  رو باز کنیم وآزاد و رها بشیم . و تنها راه رهایی روح از سرگشتگی ها و گمگشتی ها رو امام علیه السلام بهمون معرفی می کنن" هرکه می خواهد خود را از این زنجیرهای سنگین رها سازد بداند که چاره کار و راه گریز در نماز است و سرپنجه های نماز می تواند جان او را از میان این زنجیرها رها سازد."

 

3- نمازچشمه ای برای شستشوی جان

در این نگاه، دنیا و محاسبات و معادلاتش گرد و غبارها و عرق کردن هاییه که اگه بر تن و جان کسی بنشینه چرک آلود و کثیفش می کنه ،اره دل مشغولی های دنیا می تونه غبار غفلت و فراموشی رو بر ذهن و ضمیر مون بنشونه و یواش،یواش و به تدریج از  خود واقعی مون که همون یاد حقه دور مون بکنه. اما تصورشو بکن وقتی کسی روزی پنج بار به حمام بره، آیا این چرکا و غبارا و عرق ها روی تنش می مونه؟ مسلمه که نمی مونه . اگر کسی هر روز پنج بار خودشو را  توی چشمه ای  زلال شستشو بده قطعا از چرک و کثیفی و غبار از پاک خواهد شد. نماز نیز در این تعبیر چنین ماهیتی داره و جان مشتاقان حق را از غبار اوهام و تخیلات و آلودگی های روحی و غیر حق شستشو می ده.

__________


ترجمه خطبه:

پای بند امر نماز شوید، و بر آن محافظت نمایید، و آن را زیاد بخوانید، و به نماز به خداوند تقرّب جویید، زیرا بر مؤمنین امرى واجب در اوقاتى معین است. آیا پاسخ اهل عذاب را نشنیدید زمانى که از آنان پرسیده مى‏ شود: «چه چیز شما را به جهنّم آورد مى ‏گویند : از نمازگزاران نبودیم» نماز همچون ریختن برگ درخت گناهان را مى‏ ریزد، و همچون بندى که باز گردد بند گناهان را مى ‏گشاید. رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله نماز را به چشمه آب گرمى که بر خانه انسان باشد و شبانه روزى پنج نوبت خود را در آن بشوید تشبیه کرده است، که آیا چرک و آلودگى در بدن چنین کسى باقى خواهد ماند از مردم مؤمن حق نماز را آنانى شناختند که زیبایى متاع دنیا، و مایه چشم روشنى از فرزندان و اموال آنان را به خود مشغول نکرده، خداوند سبحان مى ‏فرماید: «مردانى که آنان را تجارت و داد و ستد از ذکر خدا و به پا کردن نماز و اداى زکات باز نمى ‏دارد». رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله با اینکه مژده بهشت را از خداوند دریافته بود خود را براى نماز به زحمت مى ‏انداخت، به خاطر اینکه خداوند به او فرموده بود: «اهل خود را به نماز امر کن، و نسبت به آن شکیبا باش». آن حضرت اهلش را به نماز امر مى ‏فرمود، و خود نیزدربه پا کردن آن شکیبایى به خرج مى‏ داد.


  
+ مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند اما خوشبختی دیگران همیشه جلو دیدگان آنهاست «به داشته های خود عمیق تر نگاه کنید»


+ صبح است و هوا و‌ نفس دلکش پاییز من هستم و‌ یک سینه از مهر تو لبریز زیباست تو را دیدن از این پنجره صبح زیباست هوای تو در این صبح دل انگیز


+ برای رسیدن به موجودیت خویش نخست نرده های زندان مطلق گرایی،جزم اندیشی،تعصب ورزی،خوش خیالی و خودخواهی را بشکنیم. خواهیم دید رهایی در دل و جان و اندیشه سپردن به فرمان خداوند تنها مطلق عالم است.


+ #رهبر_انقلاب قدرت استکبارى امریکا هم از بین خواهد رفت ، او هم متلاشى خواهد شد ، این قدرت جهنمى ماندنى نیست ، اسرائیل هم ماندنى نیست. 1370/05/30


+ مردی که دائم ، در حضور خدا باشد و از یاد خدا غافل نشود . هرگز نمی تواند به خانواده خود ظلم کند چنین مردی ، در چشم همسران و فرزندانش ، عزیز و دوست داشتنی و با جذبه خواهد بود .


+ برای رسیدن به عزت بهترین راه ، قناعت است .سعی کنیم حرص و طمع ، نداشته باشیم به اندازه خودمان ، از دنیا بهره برداری کنیم


+ بیشعور سیاسی کیست؟ حسن رحیم پور ازغدی در توئیت خود نوشت: کسی که شعور سیاسی داشته باشد از مذاکره دوباره با آمریکا حرف نمی‌زند.


+ نقوی حسینی مخالف CFT: رئیس جمهور یک سطر بنویسد و تضمین بدهد که اگر عضو کنوانسیون شدیم مشکلات مالی و پولی ما حل می‌شود و اگر نشد مرا استیضاح کنید. ما رای می‌دهیم.


+ آرامــــــش چیست؟ نگاه به گذشته و شکر خــــــــدا، نگاه به آینده و اعتماد به خــــــدا Peace of mind can be meant as: looking back on the past and thanking God; looking ahead into the future and trusting in God.


+ حضرت امام علی ((علیه السلام)) : قیمت و ارزش هر کس به اندازه کارى است که مى تواند آن را به خوبى انجام دهد. ازنهج البلاغه امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام حکمت81






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ