ماه رجب ماه بشارت است انگار
بوی رمضان دارد و حال و هوایت را عوض می کند
انگار در گوش جانت نجوای آرام ِ دعای سحر را می شنوی
رجب آماده باش است برای ماهی مبارک
آمادگی برای رهایی از بندهای دنیا و شیطان
رجب بر همه مبارک
--------------------------------------
--------------------------------------
هنوز هم بعد از سالها اسطوره ی منی
هنوز هم بعد از سالها وقتی در جعبه ی جادو می بینمت ، جادوی نگاه نافذت می شوم
هنوز هم صدایت همان صلابت همیشگی ات را در جانم یادآور می شود
هنوز هم فراز آخر ِ وصیتت دلم را می لرزاند و آرزو می کنم کاش هنوز هم بودی
اما دلم می گیرد
دلم می گیرد که این روزها یدک کشهای زیادی را می بینم و می شناسم که از تمام وجود تو ، تنها نامت را یدک میشند.... به اسمت دل خوش می کنند و از رسمت انگار قرن ها (و نه حتی سالها) دور شده اند... دور ِ دور..... اصلا انگار با رسمت غریبه بوده اند از اول!
دلم می گیرد که این روزها کم نیستند آنهایی که از نام تو به جای نردبان استفاده می کنند تا خود را به بام قله های شهرت، مادیات و قدرت برسانند.
حتما هنوز هم برای همه مان دعا می کنی... حتما یادت نمی رود
روحت شاد روح الله الموسوی الخمینی
=====================
=====================
شاید راست گفته آن شاعر که " ایوان نجف عجب صفایی دارد"
اما این ایوان نیست که صفا دارد
وجود شماست که ذره ذره شهد زیارت و دیدار در جان انسان می ریزد
آنجا که کعبه ، آن خانه ی با عظمت ِ خدا، در مقابل شما قلبش شکافته می شود من که وجودم سراسر هیچ است و بضاعتی اندک هم ندارم چه می توانم بگویم
اما از آنجا که شما و رسول خدا، خود را پدران امت معرفی کرده اید اجازه بدهید شما را پدر خطاب کنم و به عنوان فرزندتان انجام وظیفه کنم
پدر! مولای اول!
در نجف با صدای اذان تنم می لرزید آنگاه که موذن می گفت: " اشهد ان علیاً ولی الله" و من چه مغرور سر بالا می آوردم و در کنارت شهادت می دادم که شما ولی و امام اولم هستی و چه نعمتی بالاتر از این که ما خود را علوی می دانیم و شما برایمان نسبتی به این حد و اندازه نزدیک قائل شده اید
و کاش یادم بماند هر روز این شکرانه را :
"الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین علی ابن ابیطالب"
دلم تنگ دیدارت است و سرشار از شوق می شود به یادت... اما چه کند این دل که حتی در روز میلادت نیز غم غربتت رهایش نمی کند
کاش بودیم آن روزهای درد و غربتت
میلادت بر کوثر آسمانی مبارک...
بانو! حتما این روز عیدی نصیبمان می شود ... مگر نه؟
=====================
=====================
پدرم! از تو گفتن نیز سخت است....
یادم هست که یادمان دادند و همواره این در یاد ماند که :
بابا آب داد
بابا نان داد
بابا آمد!
انگار آن روزها این جمله ها برایت وظیفه سازی می کردند غافل از آنکه تو در این تعاریف نمی گنجی
سایه ی رحمتت همواره حرارت سختیها را کاهش داده است
خدا سایه ات را بر سرمان حفظ کند که تکیه گاه فرزندانت هستی
بر ما ببخش اگر در تمام این سالیان دلت را رنجانده ایم
دستهایت را که پر است از خستگی روزهای سخت زندگی، بالا ببر و باز هم برای ما دعا کن که دعایت کوههای سختی ِ روزگار را برایمان هموار می کند
روزت مبارک بابا!
==========================
==========================
پ.ن:
برام هیچ حسی شبیه تو نیست
تو پایان هر جستجوی منی
تماشای تو عین آرامشه
تو زیباترین آرزوی منی
دلتنگی من برای شما عین یه عادت شده آقا!
اینکه هر روز غبطه بخورم به هر زائری که کنارته
اینکه وقتی بهت سلام می دم عظمت سلطان تموم وجودم رو بلرزونه
اینکه هر کاری دارم بیام سراغ شما و بارگاه سلطانیتون
اما از اون عادتهاییه که اگه نباشه انگار اون روز منم نیستم !
از این عادت با تو بودن هنوز
ببین لحظه لحظه م کنارت خوشه
همین عادت با تو بودن یه روز
اگه بی تو باشم منو می کشه
هنوز هم خیال کن که غزالم ....!