یک جواب آنکه گفتیم جان نماز به از نماز است، مَعَ تقریره. جواب دوم که ایمان به از نماز است، زیرا نماز پنج وقت فریضه است و ایمان پیوسته، و نماز به عذری ساقط شود و رخصت تأخیر باشد. و تفضیلی دیگر هست ایمان را بر نماز که ایمان به هیچ عذری ساقط نشود و رخصت تأخیر نباشد. و ایمان بی نماز منفعت کند، و نماز بی ایمان منفعت نکند – همچون نماز منافقان. و نماز درهر دینی نوع دیگر است، و ایمان به هیچ دینی تبدل نگردد، احوال او وقبله او و غیره متبدل نگردد.
و فرقهای دیگر هست، به قدر جذب مستمع ظاهر شود. مستمع همچون آرد است پیش خمیر کننده؛ کلام همچون اب است در آرد: آن قدر آب ریزد که صلاح اوست.
شرح (استاد قمشه ای)
- از نماز فاضلتر چه باشد .....: چون نماز را افضل عبادات دانسته اند – و این برتری در قرآن و احادیث و روایات اسلامی مورد تأیید است – پاسخ این سؤال که برتر از نماز چیست در واقع همان است که مولانا در آعاز گزیده ای گفت ((هم نماز)) یعنی چیزی برتر از آن نیست. اما اینجا، به تعبیر دیگری، صورت نماز یا نماز صوری را در مقابل جان نماز و اصل ایمان قرار داده و برتری ایمان را به دلایل گوناگون بر صورت نماز متذکر شده است که نماز بی ایمان را، چون نماز اهل نفاق، هیچ ثواب نباشد، بلکه مستوجب عتاب است که:
آن منافق با موافق ، در نماز،
از پی استیزه آید، نی نیاز.
(مثنوی)
نمازت کی شود آخر نمازی،
تو تا خود را بکلی در نبازی؟
(گلشن راز)
منبع:فیه مافیه فصل چهارم مطلب 35