همه روزها روزهاى خدا است، ولى در عین حال" ایام اللَّه" به ایام مخصوصى اطلاق شده است. چرا که نشانه اهمیت و عظمت آن است.
این تعبیر فقط در دو مورد از قرآن مجید آمده که در ذیل اشاره می شود، ولی در احادیث اسلامى" ایام اللَّه" به روزهاى مختلفى تفسیر شده است، از جمله در تفسیر على بن ابراهیم آمده که ایام اللَّه سه روز است روز قیام مهدى (ع)، روز مرگ و روز رستاخیز (1)
اول - و لقد ارسلنا موسی بایا تنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور و ذکرهم بایام الله: ( 2) ما موسی را با آیات خود فرستادیم و دستو دادیم قوم خود را از ظلمات به نور بیرون آر ،و ایام خدا را به آنها متذکر شو.
دوم - قل للذین آمنو یغفر وا للذین لا یرجون ایام الله : ( 3) به مؤمنان بگو: «کسانى را که امید به ایّام اللَّه [روز رستاخیز] ندارند مورد عفو قرار دهند تا خداوند هر قومى را به اعمالى که انجام مىدادند جزا دهد.»
به هر حال در این دو آیه «ایام » به« الله» اضافه گردیده است شک و تردیدی وجود ندارد که در این گونه اضافات رمز و رازی نهفته است. مفسران در تفسیر واژه «ایام الله» دیدگاه های گوناگونی داشته و احتمالات مختلفی را بیان کرده اند:
- بعضی گفته اند: «ایام الله» اشاره به روزهای پیروزی پیامبران پیشین و امت های راستین آنها می باشد، که بر اثر شایستگی آنها انواع نعمت های الهی شامل حالشان گردید. عده ای دیگر گفته اند: واژه ی فوق اشاره به روزهایی است که خداوند اقوام سرکش را به زنجیر عذاب کشیده طاغوت ها را با یک فرمان دایره هستی ساقط کرده است. جمعی دیگر از مفسران معتقدند که «ایام الله» اشاره به هر دو قسمت می تواند باشد. نظر مفسران هر چه که باشد اضافه «ایام» به «الله» اشاره به روزهای سرنوشت ساز و مهم در زندگی انسانها است که به خاطر عظمتش به نام الله آراسته و اضافه گردیده است.
با این بیان می توان این نتیجه را گرفت که اگر قوم یا ملتی به خاطر این که یک نعمت بزرگ الهی شامل حال آنان گردیده، یا مجازات دردناک الهی دامنگیر ملتی سر کش و طغیانگر شده است، در هر دو صورت شایسته تذکر و یاد آوری است. همان گونه که در سطور فوق گذشت شک و تردیدی وجود ندارد که مراد از «ایام الله» ایام مخصوصی است و انتساب ایام مخصوص به خداوند سبحان با این که همه ایام و موجودات از آن اوست به خاطر حوادثی است که در آن ایام مخصوص به وقوع پیوسته است با فرمانی از فرمان های خدا در آن تحقق یافته که در دیگر ایام چنین تجلی و ظهوری رخ نداده است. (4)
پی نوشت:
1. تفسیر نورالثقلین، عروسى حویزى عبد على بن جمعه، ناشر انتشارات اسماعیلیان، قم، سال 1415 ق، نوبت چهارم، ج 2، ص 526.
2.ابراهیم(14)، آیه 5.
3. جاثیه (45)، آیه 14.
4. قاموس قرآن، قرشى سید على اکبر، ناشر دار الکتب الإسلامیة، تهران، سال 1371 ش، نوبت 6، ج7، ص281، تفسیر نمونه، مکارم شیرازى ناصر، ناشردار الکتب الإسلامیة، تهران، سال 1374 ش،نوبت اول،ج21، ص 246و تفاسیر ذیل این دو آیه مثل المیزان و مجمع البیان.