در خوش وبش ها و گفتگوهای روزانه ی مردم می شنویم که:
عروسی تون مبارک!
تولدت مبارک!
عیدتون مبارک!
خدا به سفره تون برکت بده!
کمه ولی خدا برکت میده!
خدا خودش برکت بده!
زندگی ها مون بی برکت شده!
نان برکت خداست!
و...
سختی ها و ناملایمت ها و فشارهای زندگی موجب شده است حتی مذهبی ها نیز کمتر به عمق این "شبه جمله ها"ویا جملات بیندیشند و برآن باور داشته باشند.خیلی وقتها این جملات را می گوییم تا چیزی گفته باشیم ! برخی نیز اگر معادل ساده و روان آن را بیابند حتما آن معادل را بکار خواهند برد! زیرا زیر ساخت زندگی شان با این روبنا (به کاربردن واژه ها ی این چنینی)هیچ گونه هماهنگی ندارد.این گروه از آدمیان معماری ستون و سقف زندگی شان به گونه ای ست که دکوراسیون و رنگ آمیزی در و دیوارها تاثیر قابل اعتنایی در ماندگاری ساختمان ندارد.!
-----------
آفریدگار انسان و کائنات سخنان عیسی پسر مریم پاک برای معرفی خود در کتاب مقدس ما (قرآن) را این گونه بیان می کند:
" اِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا وَجَعَلَنِی مُبَارَکًا أَیْنَ مَا کُنْتُ"
من بنده خدا هستم،اوکتاب آسمانی به من داده است و مرا پیام آور خویش قرار داد و هرجا باشم مرا مبارک (سراسر خیر و فیض)گردانید.
شرط اول مبارک بودن و زندگی سرشار از خیر داشتن بنده بودن است،بندگی خدا کردن.
برای بنده خدا بودن شرط دوم نیز خود به خود پیش می آید که بر اساس قانون خدا زندگی ات را سرو سامان بدهی .
بنده خدا که شدی زندگی ات همواره مبارک است، چه سلیمان باشی با سیطره کامل بر جن و انس و ملک،چه ایوب باشی و مغلوب کرم ها و بیماری ها و چه یونس زندانی در دل نهنگ و چه یوسف در پناه چاه حسادت و بی وفایی و خیانت.!
نگاه وقتی نگاه خدایی نبود و همه موفقیت ها و رفاه و آسایش ها را در پرتو نور کم سو و بی فروغ تلاش و کوشش خویش وصرف اسباب و علل مادی محیط پیرامونی دیدیم و همه موفقیت را در سیر خوردن و سیر لذت بردن و سیرداشتن امکانات دانستیم! زبان سر و زبان دل به شکایت می گشاییم که: چقدر زندگی ها بی برکت شده است!!
فرجام نگران براین باورند که سرچشمه مبارک بودن و با برکت بودن مال وعمرو زندگی آدمی نیّتها، اهداف، حالات و خصلتهاى درونى شان است. بنابراین بعضىانسانها هر جا که باشند مبارکند و بعضى به خاطر مشکلات روحى و دورى از معنویّت، در هر جا که باشند گرفتار خصلتهاى نارواى خویشاند و خیرشان به دیگران نمىرسد. و زندگی آنان نامیمون و نامبارک است .
انسان های مبارک روزگار(پیامبران خداوند- حکیمان الهی) نگاه ما را از بیرون به خودمان معطوف می کنند.
به غیر خویشتن رهبر نداری
به غیر خویشتن رهزن نداری
آنان برای مبارک بودن مان هدایای گرانمایه ای پیشکش نموده اند. برخی هدایای ماندگار انسان های مبارک روزگار از این قرار است:
· بندگی خدا و ایمان واقعی بر مطلق بودن قدرت وفیاض بودن او
· خویشتن داری در برابر گناهان
· آمرزش طلبی از خداوند
· دلبستگی به عبادت و نماز
· عدالت ورزی و رفتار نیک
· آسان گرفتن در خرید و فروش
· میانه روی و اقتصاد در معیشت
· پاکیزگی و نظافت
· انفاق و احسان به دیگران(انفاق پر کردن جاهای خالی زندگی دیگران از هر نوع:مالی-علمی-فرهنگی-)
· محکم کردن پیوند خویشاوندی(صله رحم)
· اطعام کردن گرسنگان
· نیکی به پدر و مادر به طور ویژه
· زیارت حرم اباعبدالله الحسین علیه السلام
· کوتاهی آرزوها و آمال
· گفتار نیکو با مردم
· و.....
بنا به فرموده جناب سهراب زیر باران باید رفت....
نگران نباش چتر خداوند همواره روی سر توست
اگر و اگر...
چشم ها را باید شست ،جوردیگر باید دید.
زندگی تون متبرک به باران های نرم الهی
سید 9-7-97