هست و نیست
باید و نباید
زوج و فرد
خوب و بد
حق و باطل
و....
عقل و خرد آدمی از این دو گانه های روبروی هم چه برداشتی دارد؟!
آیا عقل اتحاد و هماهنگی بین دوگانه های بالا را اجازه می دهد؟
اصل تناقض زیربنای نظام فکری انسان است،فیلسوفان می گویند این اصل از "اَوَّلیّات"است.یعنی مطلبی است که نیاز به دلیل برای اثبات ندارد و امری وجدانی است.کودکی که هنوز فکرش سامان نیافته هم می فهمد ، زمانی که در آغوش پدر قرار دارد بگوییم تو اینک در آغوش پدر نیستی! (هم اوباشد و هم او نباشد) یا به اوبگوییم هم اکنون که اینجا نشسته ای هم شب است هم روز! برف پشت بام خانه هم سیاه است هم سفید!1.
پس در سیستم عقل سالم و نظام فکری اتحاد و اجتماع دو چیز نقیض یکدیگر پذیرفته نیست.گزاره هایی که روزانه برای انجام نیازهای خود به کار می بریم را دقت کنیم!
مردمان از دیر باز باورهای متفاوتی داشته و دارند و هرکس بر پایه ها و اصولی که خود بدان معتقدند (فعلاصرف نظر می کنیم که این مبانی و اصول از کجا و چه منبع و چشمه ای آمده است!!)باور خود را درست و مطابق با واقع می دانند.(و باز بگذریم از این که چشمه و پایه درستی آن باور با واقع چیست !وواقعیت را چه کسی مشخص می کند! عقل و اندیشه بشر واقع ساز است یا آفریدگار عقل و اندیشه!)
و از دیر باز مردمان برای حفظ و نگهداری باورهای (درست یا نادرست) خود و یا برای گسترش و فراگیر شدن آن گاه با هم جنگیده اند ،گاه نیز خردمندان از هر طرف با یکدیگر به تبادل علمی پرداخته اند و برای اثبات درستی باور خویش و مجاب کردن یا اقناع طرف مقابل ،بر اساس منبع پذیرفته شده (طرف ها) به ارائه دلیل پرداخته اند.
اما با تاسف فراوان جنگ سخت و نرم به مراتب بیش از تعاملات علمی،فرهنگی سازنده و به دور از تعصب و جزم گرایی جریان داشته است.
در این میان در هر نیم قرن و قرنی و هر از چند گاه دلسوزانی از فرهیختگان و فرزانگان و خردورزان جوامع تئوری یا دکترین و نظریه جامعی برای وحدت و اتحاد بین فرق و ادیان و مذاهب ارائه کرده اند که با همراهی و توجه جامعه بشری روبرو شده است.
مقصود از آنان از این"اتحاد وحدت" چیست؟!
آیا منظورآنان از "وحدت" پذیرش و باور به دو نقیض است؟!
اگر پایه سخن آنان را آموزه های عقلی و نقلی و در حوزه درون دینی(تقریب مذاهب) قرار دهیم قطعا سخن آنان پذیرش متناقض ها یا دست کشیدن طرفداران مذاهب از باورهای خود به "بهانه وحدت" نیست. چرا که پذیرش متناقض از ساحت خرد دور است و دست کشیدن از باورها عملا به آسانی امکان پذیر نیست.
اینجاچند نکته قابل تامل و درنگ است
1- پلورالیسم و کثرت گرایی (حق دانستن و مطابق با واقع دانستن همه باورها که با هم در تناقض هستند)در حوزه خرد و اندیشه(نظام عقلانی) قابل قبول نیست.
2- جا برای بحث و تبادل نظر و گفتگوهای علمی بر مبنای پذیرفته شده طرف های دعوا همیشه باز است.
3- پلورالیسم و جمع گرایی اجتماعی به معنای در کنار هم زیستن و زندگی مسالمت آمیز داشتن آنطور که تاریخ و تجربه بشری گزارش می دهد کا ملا امکان پذیر است.
4- آموزه های نقلی(آیات و روایات) و عقلی و روش و منش بزرگان اسلام تاکید بر نکته سوم است.و نمونه های بسیاری بر زندگی همراه با احترام و عزت فرق گوناگون مسلمانان در این مورد در دسترس است.
5- تاکید بر اشتراکات میان مذاهب راه راستی برای نزدیک شدن و وحدت عملی است.
6- با تکیه بر اصل عقلانی گفتگو و مباحثات علمی و برهانی و اشتراکات می توان راه خود شیفتگی و خود خواهی و برتری جویی گروههای سرخود ،غلو گران،افراطیون و جنگ طلب را سد نمود.
و پایان بخش گفتگو ستایش پروردگار جهان است
الحمد لله رب العالمین
-------------
1. در تناقض هشت وحدت شرط دان- وحدت موضوع و محمول و مکان
وحدت شرط و اضافه ، جزء و کل- قوه و فعل است ، در آخر زمان
هفته وحدت و ولادت پیام آور محبت و مودت حضرت محمدصلی الله علیه و آله
و میلاد تجلی بخش پیام وحدت آفرین رسول مهربانی
حضرت امام جعفربن محمد الصادق
علیه السلام بر جامعه مسلمانان مبارک باد.