با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی خبربمیرد در درد خود پرستی
حافظ
در یک نگاه بسیار ساده و سطحی آدمیان به دو گروه کلی تقسیم می شوند
- یا به آنچه می گویند و در رفتار بروز می دهند باورقلبی دارند . حالا از نظرگاه شما رفتار و گفتار چنین فردی درست باشد یا غلط ! به هرحال در درستی و نادرستی گفتار و رفتار خود صادق هستند. شما هر اسمی که میخواهی برای آنان انتخاب کن .
- ویا به آنچه می گویند و رفتار می کنند باوردرونی ندارند.
آنان را دورو و منافقبه نامیم یا نان به نرخ روز خوران، و یا به تعبیر شاعران عارف "مدعی"یا هُرهَری مذهبکه در میانه راههای گوناگون سرگردانند.یا ملون های هزار رنگ و هزار چهره و یا ماکیاولیسم که برای رسیدن به هدف "خود درست پندار" خویش استفاده و دست یازی به هر وسیله ای را درست می دانند و یا با توجیهات مبانی و اصول حاکم بر فرهنگ جامعه ای که در آن زیست می کنند توجیه می کنند.
و یا.....نام گذاری این گروه نیز هر چه باشد در نتیجه تغییری ایجاد نمی کند.
بی تردید با آدم های این چنینی در روابط شخص یا اجتماعی روبرو شده اید!
شاید شما هم بر این باور باشید که مشکل جوامع بشری با این آدم های دسته ی دوم است !
------
کم و بیش از هر دو دسته یاد شده در میان همه اقشارو اصناف و مشاغل و گروهها و افراد وجود دارد. نمی توانیم گروهی را در جامعه پیدا کنیم که یک دست همه از گروه نخست باشند یا همه یک دست از گروه دوم باشند.
اما اگر برخی از گروههای جامعه که به تعبیری "گروه مرجع" به شمار می آیند " به آنچه می گویند و رفتار می کنند باور درونی و قلبی نداشته باشند"چه اتفاقی خواهد افتاد؟
آنگاه داستان غم انگیز خواهد بود که این "مرجع"یا بگو الگو و مدل، الگوی فرهنگ ساز و باور سازباشد!
گروه مرجع هم از نظرگاه همه افراد جامعه یکسان نیست! و در این میان منظورمن فرد یا گروه خاصی نیست . چه اینکه مرجع و الگو :
گاه پدر یا مادر خانواده است
یا معلم و استاد مدرسه و دانشگاه و حوزه
یا قهرمان ورزشی
یا هنرور و هنرمند سینما و تلویزیون
یا مدیر و رئیس شرکت و کارخانه و اداره و موسسه و نهاد
یا پیش نمازمسجد
یا رسانه ای نوشتاری ،دیداری و شنیداری
یا عالم دین
یا سیاستمدار و حاکمان جامعه
به نظر شما دراین گروههای پیش شمرده کدام در سرنوشت و ساختن امروز و فردای فرد و جامعه ویا" دید مثبت و منفی به دیروز پیشینیان و میراث گذشته خویش " تاثیر گذاری بیشتری دارند؟!
نظر من و شما شاید همراه باشد یا متفاوت!
مهم این است که من و شما و آن دسته دوم بدانیم "هیچ چیز در این عالم گم نمی شود!"نه ما که بی تحقیق و هوا مدارانه و هوس گرایانه به دنبال آنان رفتیم و با ادعای بی دلیل (منطقی و عقلی)آنان همراه شدیم و تقویتشان کردیم،رها شده ایم و مورد بازخواست خلق و خالق قرار نخواهیم گرفت.
و نه آنان چنین بپندارند که فریبگران و حیله گران موفقی هستند و کائنات و آفریدگار کائنات فراموش کرده و آنان را را رها خواهد کرد.
بدانیم که جهان هستی ستاد حق است و همه چیز لشگر و سپاه اویند. خداوند برای رسوا کردن و به دام انداختن مدعیان دروغینازبیرون لشکر نمی فرستد،چه بسیار مدعیانی که خداوند آنان را با دست و زبان و گام و رفتار خودشان رسوا نمود و در دستان پر قدرت حقیقت گرفتار ساخت.
گیرم که خلق را به طریقی فریفتی
با دست انتقام طبیعت چه می کنی
چه کوتاه و زیبا فرمود:
أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًى(آیه 36 سوره قیامه)
آیا انسان مىپندارد که او را به حال خود واگذاشتهاند؟
سید 26-9-97