هرچی آسمون و ریسمون رو به هم ببافی باز واقعیت سرجاشه , بعضی ها همچین خوشگل حرف می زنند که بی هوا میریم سراغشون و دل بهشون می بندیم و تاجایی جلو میریم که محبت و دلبستگی به سرسپردگی تبدیل میشه و عقل و دل و دین همه رو یه جا بهشون تقدیم می کنیم .
اما و اما کم کم ورق برمی گرده و می بینیم , از اون حرفای قشنگ و لعابدارو شبه منطقی و تعریف و تمجیدا دیگه خبری نیست.
رفتاراشون یه جور دیگه میشه , آروم آروم حرفا و رفتارا لحن دیگه ای میگیرن ,میشیم یه عروسک, یه ربات, یه چرخ دستی , خلاصه یه بازیچه!!
شما که برای خودتون یه سری باورهایی داشتین حالا هم خودتون هم باورهاتون مورد نیشخند و سرزنش و تمسخر قرار می گیرند.
قدم اولشون اینه که وقتی سراغ دل و اندیشه مون میان با آرم و نشونه های مورد قبول مونم میان و بعد که در چنگشون افتادیم و تارهاشونو خوب دوردل و ذهنمون تنیدن و روح و احساس و عاطفه مون رو تصاحب کردن و خودمون رو باختیم و فهمیدن که توی چاه شک و تردیدو بی هویتی و خود فروشی افتادیم رگبارهای توهین و تمسخر کمک های منظم و پیوسته ایه که از بالای چاه به پایین بهمون هدیه میشه!!
احساس تنگی نفس ناشی از گاز های حقارت وخودباختگی بی هوشمون می کنه و توی اون حالته که می فهمیم چه خبره!!
تازه یادمون میاد که رسول حق با مهربانی تمام می گفت:
"عزیزان من! عزیزان خداوند مواظب دوستی ها تون باشید .مبادا اونایی که باور و هویت و سرشت خدایی شما رو نیشخند می کنند و بازیچه قرار میدن یار و همراه و جهت بخش زندگی شما باشند.!"
می گفت : "در برابرشون بدون ابزار و تجهیزات و مهمتر اینکه بدون قطب نمای جهت بخش ظاهر نشوید.
سپر های اندیشه تون رو قوی و محکم کنید! جهت زندگی را درست بشناسید! عمیق بشناسید! و سپس حرکت کنید و قدم در راه گذارید."
چه بی هوشی زیبایی! کاش دیگر به عالم هوشمندان برنگردیم.
نیم نفسی میکشیم انگار فاصله زیادی با دریچه بالایی چاه نداریم !
ولی هنوز نه ! دوست داریم حرفای بیشتری از رسول مهربانی رو مرور کنیم .
"عزیزان دلم! عزیزان خداوند! یادتان هست آن نابخردان هرگاه صدای دلنشین سفیر خداوند شما را به نماز و نیایش خداوند فرا می خواند ,آن را به بازی و مسخره می گیرند."
خدایا مگه من توی چاه نیستم ؟!خدایا! چه زمزمه دلنشینی!
و تو باید بازگردی....
-----------------------------------------------------------------------
پ.ن: میشه بگین چرا اقامه نماز محافظ قوی و دائمی در برابر دشمن است؟
پ.ن:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَالْکُفَّارَ أَوْلِیَاءَ ? وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ* وَإِذَا نَادَیْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ? ذَ?لِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْقِلُونَ
(57و58 سوره مائده)
پیام ها و نکته ها:
1. کیفر دنیوىِ توهین واستهزاى دین خدا و مقدّسات مذهبى، قطع رابطه است. «لا تتّخذوا...» (در روابط با دیگران، احترام مقدّسات یک شرط ضرورى است)
2. شرط ایمان، داشتن غیرت دینى و تبرى از نااهلان است. «یا ایّها الّذین امنوا لاتتّخذوا»
3. استهزاى دین، (با جنگ سرد و روانى) یکى از شیوههاى مبارزاتى دشمنان است. «اتّخذوا دینکم هزوا»
4. تقواى الهى ایجاب مىکند از دشمنان نترسیم و آنان را ولىّ خود قرار ندهیم. «لا تتّخذوا... اولیاء و اتّقوا اللَّه...»
5. از رابطه و دوستى با کسانى که اذان (وشعائر دینى) را مسخره مىکنند بپرهیزید. «لاتتّخذوا... و اذا نادیتم...»
6. نماز، چهره و مظهر دین است. (در آیه قبل، استهزاى دین مطرح شد و در این آیه استهزاى نماز، یعنى نماز سیماى دین است) «اتّخذوا دینکم هزواً... و اذا نادیتم الى الصلوة اتّخذوها هزوا»
7. براى نماز، باید ندا سر داد تا همه جمع شوند.«نادیتم» (نماز باید علنى باشد)
در جامعه ى اسلامى، باید براى نماز، فریاد زد و تبلیغ کرد و هیچ کس نباید مانع آن گردد. «نادیتم الى الصلوة»
شیوهى عاقلان، برخورد منطقى است ولى بىخردان، اهل استهزا هستند. «ذلک بانّهم قوم لا یعقلون»