از آبادی چقدر دوریم!
فکر کن خواص گوناگون «آب» را بدانی و ساعتها درباره آن تحقیق کنی چقدر رفع عطش جان تشنه ات می کند؟
ارزشها و باورها لیوان پر آبی نیستند که درکلاس درس بر سر دست گیری و درباره آن به توصیف بنشینی.
فرزانهای میگفت: اگر میخواهی برای کسی از نماز بگویی و او را به نماز دعوت کنی «خود» باید به نماز اول وقت مقید باشی ، و اگر میخواهی دیگران را به نماز اول وقت فرا بخوانی «خود» باید اهل تهجد و نماز شب باشی.
اصل اول در مدیریت اقامه نماز همان «مدیریت برخود » است.
«خودی» که با «دیگران» همراه است ، خود راهیافته است و سپس هادی و راهنما.
"خودی"که مهربانی را با همه وجود( که نه در کلام و تبیین) به همراهان هدیه میکند .
«خود» معطر است و مُشک دلگشا، که مشک آن است که خود ببوید. که توصیف مشک کسی را مست آن بوی دل آویز نخواهد کرد.
این«خود» با همه وجود تلاش میکند پاکیزه و فرهیخته شود و ستوده ی ملکوتیان و خالق ملکوت. ولیکن «خودستایی» را ابزار کار ابلیس می بیند و ابزار و دست مایه "ضالین"و"مغضوبین" را با قدرت "الله اکبر" می شکند که:
مادر بت ها بت نفس شماست
نماز و روزه و بندگی های خویشتن را سرمایه خودستایی و فخر فروشی به خلق الله قرار نمیدهد چه او میداند: فلاتزکوا انفسکم هوا علم بمن اتقی- سوره نجم آیه32-
همه جانش تعظیم است و کرامت بخشی به بندگان خداست . این«خود» در کلاس معرفت "الحمد لله رب العالمین"تربیت الهی یافته است که از سویدای دل و عمق جان حتی برای بولهبان و بوجهلان بیگانه از فطرت و منطق آدمیت نیز میسوزد و مال و جان و آبرو را ارزانی هدایت آنان میکند.
دعوتگران نماز واژه واژه نماز برایشان چراغ راه است ، همان صراط مستقیم ، همان شاهراه .
نماز اعتماد پرور و عزت آور و آرامش دهنده است.نیش ها و سرزنش ها و بدگمانی ها و یکدیگر را به زشتی ها متهم کردن ریشه های درخت اعتماد و عزت را می خشکاند و میوه آرامش را تلخ و گزنده می کند.
فرزند، دانش آموز، دانشجو، کارمند شما یک «انسان» است همو که حقیقت وجودی اش حریم الهی، و آبرو و عزتش برتر از حرم خداوند است
اصل دوم در مدیریت اقامه نماز "نگاه وحیانی شما به مخاطب" است که میخواهید جانش را از چشمه زندگی بخش نماز سیراب سازید.همان نگاهی که سفیران الهی به انسان داشته اند و متناسب با آن نگاه از شیوه ها و روش های دعوت گری سود می جسته اند.
فرض کن نوع نگاه شمای مدیر به کارمندت نگاه ابزاری و ماشینی باشد؟ و یا بخواهی با نگاه مکاتب علمی و مادی او را تعریف کنی در نهایت باید همه در خدمت تو باشند و تو و سازمان در خدمت فردی قدرتمندتر و یا سازمان و گروه و ....
مدیر، پدر و مادر و معلمی که بر پایه آموزه های نماز مدیریت میکند ، با صفت رحیمیت و رحمانیت تدبیر امور میکند.و در پرتو چنین تدبیری استرس و اضطراب ها ، یاس و ناامیدی ، کینه ورزی ها و رقابتهای کشنده جایگاهی ندارند و میوه نماز که همان آرامش بخشی است .جان افراد ، گروه و سازمان مارا طراوت و قوت می بخشد.
... و به راستی چقدر از آبادی به دوریم.
پی نوشت:
*امام باقر (ع) فرمودند: "لا یفتخر احدکم بکثره صلاته و صیامه و زکاته و نسکه لان الله عز و جل اعلم بمن اتقی؛ هیچ کدام از شما به بسیاری نماز و روزه و زکات و عبادتهای دیگر افتخار نکند، زیرا خداوند پرهیزکاران را بهتر می شناسد"( نورالثقلین، ج 5، ص 165).
**رسول خدا (ص): "من قال انی خیر الناس فهو شر الناس و من قال انی فی الجنه فهو فی النار؛ کسی که بگوید من بهترین انسانها هستم او بدترین انسانهاست و کسی که بگوید من در بهشت هستم او در دوزخ است"
( بحارالانوار، ج 70، ص 398)
صائب تبریزی:
عیب است بزرگ برکشیدن خود را
وز جمله خلق برگزیدن خود را
از مردمک دیده بباید آموخت
دیدن همه کس را و ندیدن خود را
***دعوت گر ارزش ها مدعی نیست . بسیاری ضربه ها به دین از همین مدعیان دینداری است که خود را چون یهود نژاد پرست بهشتی و دیگران را جهنمی می دانند.
سعدی گوید:
نبیند مدعی جز خویشتن را
که دارد پرده پندار در پیش
گرت چشم خدا بینی ببخشند
نبینی هیچ کس عاجزتر از خویش
قرآن در سر زنش یهودیها که نفس خود را تبرئه می کردند ومی گفتند ما فرزندان خدا ودوستان او هستیم چنین می فرماید:{ أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ یُزَکُّونَ أَنفُسَهُمْ بَلِ اللّهُ یُزَکِّی مَن یَشَاءُ وَلاَ یُظْلَمُونَ فَتِیلاً}[النساء : 49]: آیا به کسانی که خویشتن را پاک می شمارند ننگریسته ای بلکه خدا هر که را بخواهد پاک می دارد.
**** و حقیقتی بسیار تلخ ، و واقعیتی عینی از زبان دشمن انسان
پیغمبراکرم (ص) می فرمایند: "روزی حضرت موسی (ع) نشسته بود. شیطان با کلاهی که دارای چندین رنگ بود پیش او آمد. همین که به موسی (ع) نزدیک شد، کلاه از سر برداشته و در مقابلش ایستاد. حضرت موسی (ع) پرسید: تو کیستی؟ جواب داد: شیطان هستم. حضرت گفت: تویی شیطان. خدا تو را همسایه کسی نکند. شیطان گفت: من آمدم عرض سلامی به شما بکنم چون در نزد خدا مقام و مرتبه ای دارید. حضرت موسی گفت: بگو ببینم کدام گناه است که هر گاه از آدمی سر بزند تو قدرت بر او پیدا می کنی و به تسخیر تو درمی آید؟ شیطان گفت: عجب، و زمانی که از خودش راضی شود و کارهایش را بزرگ و زیاد شمارد و گناه او در نظرش کوچک آید"
( پندتاریخ، ج3، ص49)
آرام باش وبا عجله رفقیت را مورد سرزنش قرار مده شاید عذری داشته باشد وتو به ناحق او را سرزنش کنی!