دریای وجودم سخت طوفانی و متلاطم است.
ثروت و قدرت و شهوت جذر و مدهای نا متعادل این دریاست.
تن پروری، غرور و خود شیفتگی ، خود بزرگ بینی و برتری جویی
آرام و قرارم را گرفته است.
و هرکدام به تنهایی موجی سهمگین و مرگبارند که
می توانند فرسنگ ها مرا از ساحل امن بندگی خدا دورکنند.
فرصت رهایی و نجات لحظه به لحظه محوِ محومی شوند.
انتظاری در کار نیست، معجزه ای رخ نمی دهد،
معجزه رهایی از این طوفان هولناک و کشنده تنها عزم و اراده توست.
معجزه در فهم تو، مدیریت تو، و زاویه دید تو،و نوع رفتار تو در زندگی ست.
"انا لله و انا الیه راجعون"
خودت معجزه کن
همین حالا
این دست و آن دست کنی ، پرت شده ای به نا کجا آباد!
آنجایی که"باید"باشی نیست.
فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر
معجزه کن
همه ساحل آرامش در خدایی شدن توست
اتفاق معجزه از همان راهی است که مرا به او می رساند و خداییم می کند
و پیامد آن می شود
"ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین"
موج ها شکسته می شود
ظرف وجودت همه طوفان های سهمگین را در خود جای می دهد
بزرگ می شوی ، بزرگ و بزرگ تر.
امواج مرگ آفرین آزمندی و خساست و حق کشی و... را در خودت هضم می کنی
و درهم می شکنی.
با "او"که از هیچکس نیست و با"همه"هست به آرامش می رسم
رسیدن به"مقام اطمینان"
با"او"و برای اوبودن
الا بذکرالله تطمئن القلوب
و با"او"و برای"او"بودن ،آن گونه که"او"می خواهد!
"اقم الصلاه لذکری"
می ایستم!
قیام
قیامی که آغاز حرکت است بسوی بی نهایت
"الله اکبر"
"بسم الله الرحمن الرحیم"
با هر گام امواج ملتهب دریا فرو می کاهد
و نماز ، کشتی راهواری می شود
با آن به مقصد و مقصود می رسم
"السلام علیکم و رحمه الله و برکاته"
سلامتی از همه موج های آسیب زای زندگی
پای می گزارم به ساحل بی کرانه رحمت بی نهایت
ودر منزل برکت بی نهایت فرود می آیم.