عبادت مثل قرص آنتی بیوتیک نیست که شما سواد داشته باشی یا نه و اثر خودش را بگذارد . بر اساس معرفت ، توجه شما و علاقه ی شما ، اثر بیشتری در شما می تواند داشته باشد . در هرکسی عبادت این جوری اثر می گذارد . از مربیان ورزش شنیده ایم که وقتی انسان شروع به ورزش می کند و شروع به حرکت میکند ، اولین حرکت ها حساب نمی شود . ورزش و تربیت بدنی کنتور نمی اندازد . از یک جایی که ضربان تغییر کرد و خستگی میخواهد به سراغ شما بیاید و عضلات راحت جابجا نمی شود و از آنجا که تاثیرات را روی عضلات می بینی ، آنجا ورزش آغاز میشود . و اِلا تا آنجا حرکت عادی روزانه ی شما بوده است . در عبادت ، روزهای اولی که نماز را شروع می کنیم از آنجایی که خسته می شویم و حوصله نداریم و بعد مقاومت میکنیم ، اراده می کنیم و فکر و انگیزه جور می کنیم برای اینکه این کار را انجام بدهیم ، از آن زمان تربیت می خواهد شروع بشود .
لذا اصل اساسی در عبادت استمرار و یکسانی است . بعضی ها عبادت دعا را تفریحی به سراغش می روند . اثر کمتری روی آنها دارد . شما می خواهید دعای کمیل بخوانید . بگویید : یکسال دعای کمیل می خوانم ، ببینیم آدم می شوم یا نه ؟ یا اینکه یک سال ماهی یکبار میخوانم . یک برنامه . یا هر روز دعای عهد بخوانم . این یک انگیزه است . یا اینکه می خواهم نمازم را با اقامه بخوانم . بدون اذان و اقامه نماز نخوانم . نمازم را اول وقت بخوانم . تعقیبات اضافه کنم . یا نماز شب را شروع کنم . این استمرار است . تا یکسال باید برنامه ی تربیتی خودت را استمرار بدهید . هفته ی اول انگیزه داری . از هفته ی دوم خسته می شوید و از هفته ی سوم اثرش را می گذارد . بعد شما مقابل این خستگی مقاومت می کنید و ادامه می دهید . وقتی مقاومت می کنید ، افکار نو و جدیدی را اضافه می کنید . انگیزه های مرده ای را در دلت زنده می کنی مثل اینکه آنها را آب می دهی و یک رویش هایی در قلبت هست . ضعفای قلبت قوی می شوند ، سیدهای قلبت قوی می شوند ، خوبی های قلب تو که همان سادات هستند جان می گیرند ، قدرت پیدا میکنند . بعد از یک هفته بی انگیزگی از بین می رود . دوباره بی انگیزه میشوی . این نوسانات هست . دوباره برای انگیزه سازی باید تلاش مضاعفی بکنید . در ترک عمل خودت را مجازات می کنی و دوباره با انگیزه می شوی و انسان ادبار واقبال قلب دارد تا آخر سال روح تو بزرگ میشود و تو یک چیز دیگری می شوی . قرآن که می خوانند ، اشکت جاری میشود . گاهی انسان وقتی لذت می برد ، سراغ عبادت می رود و بعد ول می کند ، او روح خودش را بزرگ نمیکند . هرکسی دوست دارد بعضی مواقع گریه کند . این ارزش ندارد و کار تربیتی نیست . او خودش را تخلیه کرده است .
کار تربیتی این است که وقتی از عبادت خصوصا عبادت با برنامه و عبادت واجب خوشم نیامد ، آنرا مرتب انجام بدهم . نمازم را مودبانه ، سر وقت ، درست و حسابی بخوانم ، همین واجب است . همین را با رغبت اندیشه بجا آوردیم و مشت بر دهان قسمتهای بد قلب خودمان بزنیم ، آنگاه بعد از مدتی با آن نوسانات به آن مرحله می رسیم . شما گاهی چیزی در خانه گم میکنید و می گویید : یقین دارم در خانه هست و خیلی می گردید تا آنرا پیدا کنید . هر وقت بی انگیزه شدید بگویید : همین جا است ، باید بگردم و پیدا کنم . ولی امان از تنبلی . دوست دارم برنامه ای تربیتی بسازند که بگویند : این برنامه هیچ جذابیتی ندارد . ما می خواهیم مدتی موعظه ای را تکرار کنیم . مثلا فقط در مورد معاد و کسی برنامه ی تربیتی برای خودش بگذارد نه بخاطر جاذبه ی آن برنامه . ما گاهی اوقات سخنرانی انجام میدهیم که بدون جاذبه است . ولی خیلی افراد اینها را گوش می کنند . خیلی ها دنبال سخنرانی جذاب می گردند . این کار خیلی غلطی است . سخنرانی و معنویات بازار سیاه پیدا کرده است . آیا باید کسی ما را سرگرم بکند که جذب خدا بشویم ؟ ما اینقدر وضع مان خراب است ؟ شما باید مسجد محل بروید و بگویید حاج آقا قسمتی از سوره ی واقعه را برای شما بخواند و ترجمه کند . بعد اشک بریزند . این جلسه ، جلسه ی عالی است . نه جایی که خیلی رونق دارد بروید . قدم های شما روی شما اثر می گذارد . نه اینکه من با جاذبه های سخن ، دلبری کنم و او را نگه دارم . من قسمت هوس او را تحریک می کنم . زیباترین نماز زندگیت رو بخون!
هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود
********
علاّمه سیّد محمّد حسین طباطبائى(ره) :
کُرُبن معتقد بود که در دنیا یگانه مذهب زنده و اصیل که نمرده است مذهب شیعه است. روزى به هانرى کربن گفتم : در دین مقدّس اسلام تمام زمینها و مکانها بدون استثناء محل عبادت است ، اگر فردى بخواهد نماز یا قرآن بخواند یا سجده کند یا دعا کند در هر جا مى تواند، بنابراین اگر فردى از مسیحیان در وقتى از اوقات حالى پیدا کرد مثلاً در نیمه شب در خوابگاه منزل خود است و خواست خدا را بخواند چه مى کند؟ او باید صبر کند تا روز یکشنبه ، کلیسا را باز کنند، این معنى قطع رابطه بنده است با خدا.
در پاسخ گفت : بلى این اشکال در مذهب مسیحیت هست .
همچنین روزى به کربن گفتم : اگر در دین مقدس اسلام ، انسان حاجتمند حالى پیدا کند، طبق همان حال و حاجت خدا را مى خواند امّا در دین مسیح ، خدا اسماء حسنى ندارد اگر شما مثلاً حالى پیدا کردید چه خواهید کرد؟! در پاسخ گفت : من در مناجاتهاى خود صحیفه مهدّویه علیه السّلام را مى خوانم . کربن کراراً صحیفه سجّادیه را مى خواند و گریه مى کرد
**************************
سم الله الرحمن الرحیم
نماز از دیدگاه اندیشمندان دین
1- حضرت امام خمینى (ره) :
در اسلام از نماز هیچ فریضه اى بالاتر نیست . نماز پشتوانه ملت است . سیّد الشهداء در همان ظهر عاشورا که جنگ بود، و همه در معرض خطر بودند، وقتى یکى از اصحاب گفت که ظهر شده است فرمود که : یادم آوردید نماز را و خدا تو را از نماز گزاران حساب کند. و ایستاد در همان جا نماز خواند. نگفت که ما مى خواهیم جنگ بکنیم ، خیر، جنگ را براى نماز کردند. امیرالمؤ منین وقتى که یکى مسئله اى ، یک چیزى از او پرسیدند در همان بحبوحه جنگ ایستاد و جواب داد. حالا… من شمشیر براى این مى زنم . جنگ در اسلام یک چیزى نیست که خودش یک مطلبى باشد، یک چیزى باشد یک طرحى باشد. جنگ براى این است که آن زباله هایى که هستند آنهایى که مانع از پیاده شدن اسلام هستند، آنهایى که مانع از ترقى مسلمین هستند، آنها را از بین راه بردارند. مقصد این است که اسلام را پیاده کنند و با اسلام انسان درست کنند. نماز یک کارخانه انسان سازى است ، فحشا و منکر را نماز، نماز خوب فحشاء و منکر را از یک امتى بیرون مى کند(1)
2- مقام معظم رهبرى حضرت آیت ا… خامنه اى :
نماز و نیایش ، ارتباط صمیمانه اى است میان انسان و خدا، آفریده و آفریدگار. نماز، تسلابخش و آرامشگر دلهاى مضطرب و خسته و بستوه آمده و مایه صفاى باطن و روشنى روان است . پیمان و انگیزه تحرک و بسیج و آمادگى است ، در حالى صمیمانه و دور از رنگ و فریب ، براى نفى هر بدى و زشتى است و تدارک هر نیکوئى و زیبائى .
برنامه اى است براى بازیافتن و آگاه ساختن خویش ، و کوته سخن ، رابطه اى و استفاضه اى مداوم است . با سرچشمه و پدیده آورنده همه نیکى ها، یعنى خدا… یکى از عملهایى که سرشار از انگیزه یاد خداست و مى تواند انسان را یکسره غرق در یاد خدا کند، و مى تواند بیدار باش و به خویش آورنده باشد، و مى تواند همچون شاخص و علامتى ، رهروان راه خدا را بر روى خط مستقیم بدارد و از گیجى و گمى حفظ کند و مى تواند از لحظه اى غفلت زندگى آدمى مانع شود، نماز است .
انسان از لابلاى مشغولیتهاى فکرى که او را احاطه کرده است به ندرت مى تواند به خود و هدف زندگى و گذشت لحظات و ساعات و روزها بیندیشد چه بسا روزها که شب مى گردد و روزهاى دیگرى که آغاز مى شود. و هفته ها و ماهها که مى گذرد و انسان به آغاز و پایان آن توجه نمى یابد و گذشت زندگى و معنا یا بطالت آن را احساس نمى کند.
نماز یک زنگ بیدارى و یک هشدار در ساعات مختلف شبانه روز است . به انسان برنامه مى دهد و از او تعهد مى خواهد، به روز و شبش معنا مى دهد. و از گذشت لحظه ها حساب مى کشد. در آن هنگام که انسان مشغول و بى خبر از طى زمان و انقضاى عمر است او را مى خواند و به او مى فهماند که روزى گذشت و روزى آغاز شد.
باید فعالیت کنى مسئولیت بزرگترى بر عهده بگیرى و کار مهمترى انجام دهى به دلیل آن که بخشى از عمر، از فرصت عمل ، به سر آمد باید پیشتر تلاش کرد و بیشتر رفت زیرا هدف بزرگ است ، مگر تا فرصت از کف نرفته به آن دست یافت …[2]
3- حضرت آیت ا… اراکى(ره) :
« اِنَّ الصَّلاه عَمُودُ الدّین اِنْ قُبِلَتْ، قُبِلَ ماسِواها وَ اِنْ رُدَّتْ، رُدَّ ما سِواها. وَ هِىَ تَنهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکَرِ .»
براى هر عضوى از اعضاى بدن وظیفه اى است ، در ابتدا که قیام و قعود و رکوع و سجود باشد که چهار تا بیشتر نیست . براى هر یک وظیفه است ، از فرق سر تا نوک پا، براى چشم ، براى گوش ، کف ، دستها، سر زانو، حتى نوک انگشتها، هم وظیفه و حکمى است . این چنین وظایف و احکامى در هیچ دین و مذهبى وجود ندارد. هیچ نیست و بالاتر از همه این اعضاء مغز و سر و مخ انسان است ، وقتى که مى گوید « إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعِینُ»[3]باید متوجه باشد که مقابل چه کسى ایستاده است . مقابل خانه اى ایستاده که خانه خداست . باید متوجه باشد که تمامى اعضاء از مغز سر تا نوک پا در عبادت او باشد. در بندگى او، خضوع و خشوع او باشد. و دست خضوع به طرفش دراز کنند… روح روان ، مغز سر و کلّه اش با آن خدایى که در مقابل خانه اش ایستاده است شفاهاً لب به لب دارد، صحبت مى کند. باید بفهمد که با چه کسى دارد حرف مى زند. اگر این کار را کرد مى شود: « تَنْهى عَنِ الْفَحشاءِ وَالْمُنکَر». اگر هر شبانه روز پنج بار اینکار را کرد مى شود: « تنهى عن الفحشاء و المنکر». به این خاطر گفته است :« ان قبلت قبل ماسواها و ان ردت ، ردّما سواها». همه اش نماز است ، نماز، نماز همه اش نماز، نماز، نماز است .[4]
4- علاّمه سیّد محمّد حسین طباطبائى(ره) :
کُرُبن معتقد بود که در دنیا یگانه مذهب زنده و اصیل که نمرده است مذهب شیعه است. روزى به هانرى کربن گفتم : در دین مقدّس اسلام تمام زمینها و مکانها بدون استثناء محل عبادت است ، اگر فردى بخواهد نماز یا قرآن بخواند یا سجده کند یا دعا کند در هر جا مى تواند، بنابراین اگر فردى از مسیحیان در وقتى از اوقات حالى پیدا کرد مثلاً در نیمه شب در خوابگاه منزل خود است و خواست خدا را بخواند چه مى کند؟ او باید صبر کند تا روز یکشنبه ، کلیسا را باز کنند، این معنى قطع رابطه بنده است با خدا.
در پاسخ گفت : بلى این اشکال در مذهب مسیحیت هست .
همچنین روزى به کربن گفتم : اگر در دین مقدس اسلام ، انسان حاجتمند حالى پیدا کند، طبق همان حال و حاجت خدا را مى خواند امّا در دین مسیح ، خدا اسماء حسنى ندارد اگر شما مثلاً حالى پیدا کردید چه خواهید کرد؟! در پاسخ گفت : من در مناجاتهاى خود صحیفه مهدّویه علیه السّلام را مى خوانم . کربن کراراً صحیفه سجّادیه را مى خواند و گریه مى کرد.[5]
5- مرحوم سیّد بن طاووس(ره) :
نماز ترا به این مى خواند در پیشگاه مالک زندگان و مردگان حضوریابى ، پس با دلى آکنده از رغبت ، و ضمیرى مالامال از شرف ، به نماز برخیز و هر کارى را که خدایتعالى تو را به اشتغال به آن معذور نمى دارد ترک کن ، چه اشتغال به چنان امورى مخالف با مولا و سبک شمردن فرمان او جل جلاله باشد و خطرى است سهمگین که از کیفر آن ایمن نمى توان بود. و مشنو که گویند به تاءخیر انداختن وقت نماز دشوار نیست. پس به نماز برخیز، با کمال اشتیاق ، با رغبتى از سر عشق ، و با عشقى به کمال ، در نماز به خداى حىّ هستى بخش ، روى سخن داشته باش و مقام خود را که بنده اى از یاد مبر، و از ستایش ذات پاکش کوتاهى مکن .[6]
6- شیخ الرئیس بوعلى سینا(ره) :
شیخ بو على سینا مى نویسد: من به خواندن دروس مشغول بودم و اقسام فلسفه را مجدداً مطالعه مى کردم در تمام این اوقات شبى را تا صبح نخوابیدم در روز هم جز به تحصیل علم به چیزى توجه نداشتم . و به همین طریق پیش مى رفتم تا حقیقت هر مسئله براى من مسلم مى شد و هرگاه من در مسئله اى حیران بودم و یا نمى توانستم قضیه را بفهمم به مسجد پناه مى بردم و نماز مى گذاردم و خالق کل را ستایش مى کردم و معمّاى من حل و مشکل برطرف مى شد. [7]
7- ابو حامد امام محمّد غزالى(ره) :
ظاهر نماز چون کالبد است و وى را حقیقتى است که آن روح نماز است .
ظاهر نماز: مانند طهارت تن و جامه و جاى پاک ایستادن و روى به قبله آوردن و چشم از جایگاه سجود فراتر بردن است این همه صورت نماز است و این صورت را حقیقتى است که آن روح نماز است . اگر اصل روح نباشد نماز همچون آدمى مرده باشد و کالبدى بى جان . اصل روح نماز، خشوع است و حاضر بودن دل در جمله نماز، که مقصود نماز راست داشتن دلست با حق تعالى ، و تازه کردن ذکر حق تعالى بر سبیل تعظیم ، چنان که حق تعالى گفت : « وَ اَقِمَ الصَّلوه لِذَکْرِى ، نماز بپاى دار براى یاد کرد مرا » [8]رسول خداصلّى اللّه علیه و آله فرمود :کسى که نصیب وى از نماز جز رنج و درماندگى نیست . و این آن است که به ظاهر نماز کند و به دل غافل ، و باز رسول خداصلّى اللّه علیه و آله رمود: که بسیار بنده بود که نماز کند و از نماز وى بیش از ده یک یا شش یک ننویسند و آن مقدار نویسند از نماز هر کسى که به دل در آن حاضر باشد. و فرمود: نماز چنان کن که کسى را وداع خواهى کرد یعنى خود را و هواى خود را وداع کن ، بلکه هر چه جز حق است آن را وداع کن و همگى خود به نماز ده ، و براى این بود که عایشه گوید که رسول خداصلّى اللّه علیه و آله با ما حدیث مى کردى و ما نیز با وى ، چون وقت نماز در آمد گفتى که هرگز ما را نشناخته است از مشغولى که بودى به عظمت حق تعالى !…[9]
8- حضرت آیت ا… بهاءالدینى(ره) :
نماز معراج است اگر انسان صادقانه باشد و حرفهایى را که در نماز مى زند دروغ نباشد، این نماز معراج است وقتى انسان مى گوید: « إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعِینُ » بنده هیچ موجودى غیر از خدا نیستم ، استعانت به غیر از خداى تعالى ندارم و در تمام حوایج ، علوم ، اقتصاد، سلامت و شفا، پناهگاه من خداى تعالى است . اگر انسان موجودى باشد که غیر خدا را عبادت نکند و به ما سوى الله استعانت نجوید، نماز معراج اوست . معارف اخلاق ، عبادات ، صوم و صلاه و حج ، براى این است که انسان به این مرحله برسد… این عروج و معراج اوست . ولى خدا باید توفیق دهد، تا کسى بتواند خود را به این مرحله برساند.
[1] . صحیفه نور، ج 12، ص 148?
[2] . از ژرفاى نماز، حضرت آیت ا… سیّد على الحسینى الخامنه اى ، رهبر معظم انقلاب ، ص 11 و 10 و 7?
[3] . سوره فاتحه ، آیه 5?
[4] . یادنامه آیت ا… العظمى اراکى ، ص 322?
[5] . مهر تابان ، ص 48?
[6] . کشف المحّجه ، سیّد بن طاووس ، ص 212?
[7] . زندگى ابوعلى سینا، ص 29 و 28
[8] . سوره طه ، آیه 14?
[9] . کیمیاى سعادت ، محمد غزالى ، ص 141 و 120?
@#@.. نماز معراج است ولى مؤ منى که راستگو باشد وقتى مى گوید: « إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعِینُ » دروغگو نباشد. اگر روزى صد مرتبه انسان این دروغها را بگوید به جاى این که صعود پیدا کند، سقوط مى کند. عروج نتیجه صداقت انسان است . اگر صادقانه گفت : « إِیّاکَ نَعْبُدُ » آن وقت منبع علم و حکمت و قدرت مى شود و تمام برکات الهى بر این موجود نازل مى شود ولى ورود به این مرتبه خیلى مشکل است و بدون توفیقات و تاءییدات الهى نمى توان آتشهاى دنیا را تحمّل کرد.[1]
9- آیت ا… شهید دکتر بهشتى(ره) :
این ایستادن و خم شدن ، این نشستن و به خاک افتادن ، و با هر یک کلماتى گفتن چه معنا دارد؟ در آن لحظه که آدمى به کمال و شکوه بى نهایت آفریدگار جهان مى اندیشد، سراپا شیفته آن مى شود، دل و جانش به خضوع و خشوع و فروتنى مى گراید، با آهنگ فطرت در برابر آن همه کمال و عظمت سر تعظیم فرود مى آورد، رکوع و سر به زمین مى ساید، سجود و زبان به ستایش مى گشاید، حمد و تسبیح .
و در آن لحظه که انسان خود را به کمک یک نیروى برتر از ماده نیازمند مى یابد، دل به سوى آفریدگار دانا و توانا و مهربان جهان مى آورد، راز و نیاز خود را با او در میان مى نهد و او را به کمک مى خواند، دعا این است نماز ما و نیایش روزانه ما، به سوى خدا، خداى یکتا، خداى پر مهر. نیایشى که هر فرازش ، بیانگر اصلى از اصول جهان بینى اسلام ، و هر حرکتش ، نمایشگر پیوند عمیق انسان اسلام با خداست . نیایشى که انسان را به سوى خدا، به سوى راه او، و به سوى رهبران او مى کشاند. او را به همه شایسته کاران روى زمین ، در طول تاریخ ، در گذشته و آینده و حال ، پیوند مى دهد. و صف او را از صف ستمگران و تبهکاران و گمراهان جدا مى سازد تا در راه راست خدا استوار بماند و به بیراهه نیفتد. اینک تو اى انسان جستجو گر عصر ما برخیز، برخیز تا با شور و نشاط، به نیایشى چنین زنده و سازنده بپردازیم ، و خود را از هر چه جز حق و حقیقت است پیراسته سازیم .[2]
10- دکتر على شریعتى :
نماز شدن انسان ، تلاش براى شدن و زنده ماندن ، نیایش خواستن است . خواستن انسانى است که از آنچه دارد خوشنود نیست . و در آنچه که هست رنج مى برد. اساسى ترین درسى که در نماز مى اندیشیم توحید در هستى است و طرد همه (شرکها) و (تفرقه ها) و نفى همه قدرتهاى دروغین ، غیر از خدا. اولین عبارتى که بر زبان مى آوریم در شروع ، اذان (الله اکبر) یعنى خدا بزرگتر است این بدین معنى است که خدا از همه قدرتها و ایده آلها بزرگتر است و باید به بزرگتر بودن خدا از همه توجه داشت . این ضربه محکمى است بر کسانى که ایده آلهائى را در مسیر غیر خدا شعار زندگى خویش قرار مى دهند و در آن خود را گم مى کنند. انقلابى راستین که با خدا و خلق میثاقى مقدّس بسته است از تزلزل در برابر خداوندان زر و زور و نیروهایشان منع مى کند. و یاد آور مى شود که هان فراموش نکن که خدا بزرگتر است و اگر در راه خدا قدم گذارى و براه خویش ایمان داشته باشى قدرت (فرعون ، قارون ، بلعم ) را در هم مى شکند و مى تواند تو را یارى کند. وقتى (لااله الاالله ) مى گوئیم بار دیگر همه خدایان دروغین را نفى مى کنیم . اله ، خداى غیر الله ، خداى غیر حقیقى ، پول مقام قدرت موقعیت اجتماعى و … همه و همه که در قالب هوسهاى پوچ گذاشته شوند و در راه خدا و اسلام نباشند اِله مى باشند.
این انقلابى ترین شعار اسلام است که در دل مجاهدین این همه شور و شوق آفریده است و هم مى آفریند که مایه رستگاریشان است .[3]
11- دکتر حداد عادل :
آیت ا… استاد مصباح یزدى براى بنده تعریف کردند که در سفر به فرانسه دوستان ایرانى ما در فرانسه صحبت از پرفسورى کردند که مسلمان شده بود و خانم او هم مسلمان بود. مسلمانى بسیار خوب و عامل به دستورات و احکام اسلام ، و عارف به حقایق اسلام . ملاقاتى داشتیم با این خانم و آقاى پروفسور، پرسیدم : چطور شد که مسلمان شدید؟ به شوخى گفتند: سؤ الهاى خصوصى مى کنید؛ و بعداً توضیح دادند که من سالها پیش در الجزایر مقیم بودم . فرانسویها در الجزایر زیاد بودند. یک روز در جاده عبور مى کردیم و در کنار جاده مزرعه اى بود، دیدم کسى رو به سمتى ایستاده و حرکاتى انجام مى دهد. من از مشاهده این حرکات کنجکاو شدم و از دیگران پرسیدم که این حرکات چیست ؟ گفتند که نماز مى خواند. گفتم ماشین را نگهدارید. کنجکاو شدم و رفتم سراغ این دهقان که مشغول نماز بود. نشستم تا این که نمازش تمام شد. پرسیدم که چکار مى کنى و چه مى گویى ؟ و چه مى خواهى و چرا این کار را مى کنى ؟ توضیح داد که در اسلام دستور است که پنج وعده نماز بخوانید… وقتى من متوجه شدم که در اسلام ارتباط با خالق به این اندازه آسان است ، و به این اندازه عمیق و لطیف است ، تکان خوردم و این سرآغازى شد براى تحقیق بیشتر پیرامون اسلام و این علت اصلى مسلمان شدن من بود.[4]
12- علامه محمد اقبال لاهورى :
انتخاب جهت واحدى در اسلام براى نماز، براى آن است که وحدت احساسى میان جماعت نمازگزاران حاصل شود، و شکل کلى نماز و عبادت چنان است که احساس مقام یا برترى نژادى را در میان عبادت کنندگان بر مى اندازد، و روح تساوى اجتماعى را به جاى آن مى نشاند و تقویت مى کند. تصور کنید که اگر چنان شود که در زمان ما همه فرق مسلمین ، روزانه براى نماز شانه به شانه در کنار یکدیگر در یک صف بایستند، چه انقلاب روحى عظیمى حاصل خواهد شد! از یگانگى من جهان شمولى که همه من ها را آفریده و نگاهدارى مى کند، وحدت اساسى نوع بشر نتیجه مى شود. تقسیم نوع بشر به نژادها و ملتها و قبیله ها، بنا به گفته قرآن ، تنها براى شناختن و شناخته شدن است . صورت اجتماعى نماز در اسلام ، گذشته از جنبه ادراکى و معرفتى آن ، براى این است که وحدت اساسى نوع بشر، با ویران شدن سدّ و بندهایى که میان انسانى و انسان دیگر موجود است ، به صورت حقیقتى از زندگى پدیدار شود و پایدار بماند.[5]
13- دانشمند شهیر اروپائى آقاى هیل :[6]
از روزى که اسلام ظاهر شد، نماز یگانه شعار اسلامى به صورت یک ضرورت درآمد. ارتباط این نماز با مسیحیت و یهودیت هر چه باشد نیروى خاص و اهمیّتى فوق العاده در بین مسلمانان پیدا کرد. و بعدها به صورت نماز جماعت به اقتدا امامى که اغلب خود محمّدصلّى اللّه علیه و آله بود اقامه مى شد. هر کسى به هنگام نماز جماعت ، اجتماع مسلمانان را مشاهده کند که براى نماز صف بسته اند و با نظام خاصّى در کمال وقار و با طرز حیرت انگیزى رکوع و سجود مى کنند، به شگفتى در مى آید، و آثار تربیتى آن را در روان مسلمین از همان روزهاى نخستین درک خواهد نمود.
کافى است که ما نقش نماز را مورد بررسى قرار دهیم که چه تاءثیر مهمّى در بیدار کردن روح نظم و حفظ نظام داشته است . آنگاه به خوبى در مى یابیم که در حقیقت نماز براى مسلمانان مانند یک آموزش نظامى بوده است و همین نظم مسلمانان در نماز، روح وحدت و یگانگى را در میان مسلمانان زنده کرده ، برادرى ، مساوات و برابرى و دستاوردهاى اجتماعى اسلام را عملاً ایجاد مى نموده است [7].
14- الکسیس کارل ، نویسنده مشهور کتاب انسان موجود ناشناخته :
دعا و نماز قوى ترین نیروى است که انسان مى تواند تولید کند، – نیروئى است که چون قوه جاذبه در زمین وجود حقیقى و خارجى دارد.
در حرفه پزشکى خود من ، مردانى را دیده ام که پس از آن که تمام معالجات دیگر در حال آنان ، مؤ ثر واقع نشده بود به نیروى نماز و دعا از بیمارى ، رهائى یافتند. دعا و نماز چون رادیوم یک منبع نیروئى مشعشعى است که خود به خود تولید مى شود. از راه دعا و نماز انسان مى کوشد نیروى محدود خود را با متوسل شدن به منبع نامحدود تمام نیروها افزایش دهد. وقتى که ما دعا و نماز مى خوانیم ، خود را به قوه محرکه پایان ناپذیرى که تمام کائنات را به هم پیوسته است متصل و مربوط مى کنیم . نماز و دعا مى خوانیم که قسمتى از آن نیرو به حوائج ما اختصاص داده شود. به صرف همین استدعا، نواقص ها تکمیل مى شود. و با قدرتى بیشتر و حالتى بهتر از جاى بر مى خیزیم . هر وقت ما با شور و حرارت خداوند را در دعا و نماز مخاطب مى سازیم ، هم روح و هم جسم خود را به وجهى احسن تغییر مى دهیم . غیر ممکن است مرد یا زنى تنها براى یک لحظه به دعا و نماز بپردازد و نتیجه مثبت و مفیدى از آن نگیرد.[8]
15- الکسیس کارل :
احساس عرفانى جنبشى است که از اعماق دل انسانى برخواسته شده است یک غریزه اصلى است . انسان همان طورى که به آب نیاز دارد به خدا هم نیاز دارد.و بهترین چیزى که فطرت را تقویت مى کند نماز است که سنبل عبادت است .
اگر صمیمانه به دعا و نماز بپردازید خواهید دید که زندگى شما به صورت عمیق و مشهودى تغییر خواهد کرد. باید بگوییم که دعا فعالیتى است که براى تکامل صحیح شخصیت و تمامیّت عالیترین ملکات انسانى ضرورت دارد. تنها در دعا و نماز اجتماع کامل و هماهنگ بدن و فکر و روح حاصل مى شود که به آدمى ، که همچون نى شکننده اى ، است نیرومندى و استقامت بیرون از حد تصوّر مى بخشد. دعا و نماز عملى است که آدمى را در حضور خدا قرار مى دهد.
مردى دهاتى در آخرین صف نماز در یک معبد تنها نشسته بود.
[1] . نردبان آسمان ، مجموعه درسهاى اخلاق آیت ا… بهاء الدین ره ، درس 62 ص 267?
[2] . نماز چیست ، شهید آیت ا… دکتر سیّد محمد حسین بهشتى (ره )، ص 10?
[3] . نماز شدن انسان ، دکتر على شریعتى ، ص 4 و 5?
[4] . نماز نشانه حکومت صالحان ، ص 101?
[5] . احیاى فکر دینى ، علامه اقبال لاهورى ، ص 109?
[6] . این دانشمند مشهور اروپائى ، قبلاً از رهبران حزب کمونیست بود پس از تحقیق دین مسیحیت را بگزید و سپس در پى تحقیقات عمیق به دین اسلام مشرّف گردید.
[7]. اسلام از دیدگاه دانشمندان ، ج 1، ص 34?
[8] . آئین زندگى ، الکسیس کارل ، ص 170 و 171?
کسى از او پرسید: منتظر چه هستید؟ او در جواب گفت : به او نگاه مى کنم و او به من نگاه مى کند.
آدمى دعا مى کند که نه تنها خدا به یاد او باشد، بلکه خود نیز به یاد خدا باشد. دعا و نماز کوششى است در آدمى براى رسیدن به خدا و صحبت کردن با موجودى نادیدنى که آفریننده همه چیز و حکمت اعلى ، و هر وقت با شور و حرارت خود را در دعا و نماز مخاطب مى سازیم . هم روح و هم جسم خود را به وجهى احسن تغییر مى دهیم . انسان همیشه از دعا و نماز نتیجه مفیدى مى گیرد. دعا کردن همچون خوردن و آشامیدن ضرورى است . در اجتماعى که نیایش و دعا و نماز وجود نداشته باشد، از فساد و زوال مصون نخواهد بود. نیایش علاوه بر این که آرامش به وجود مى آورد، بطور کامل و صمیمى در فعالیتهاى مغزى انسان یک نوع شگفتى و انبساط باطنى و گاه قهرمانى و دلاورى را تحریک مى کند.[1]
16- پروفسور توماس هایس لوپ :
مهمترین مطلبى که من در طول چندین سال تجربه و آزمایش به دست آورده ام این است که بهترین وسیله براى درمان بى خوابى نماز است . با این قید که من پزشکم این سخن را مى گویم که نماز بهترین وسیله اى است که تاکنون براى توسعه اطمینان و تسکین اعصاب و آسایش و نشاط شناخته شده که زمینه بى خوابى را برطرف مى گرداند. و به عبارت دقیقتر، مهمترین وسیله ایجاد آرامش در روان و اعصاب انسان نماز است .[2]
[1] . نیایش ، الکسیس کارل ، ص 7 و 12?
[2] . دین و روان ، ویلیام جیمز، ص 168?: