فکر بهبود خود ای دل زره دیگر کن
درد عاشق نشود به، ز مداوای حکیم
اندیشمندان و دلسوزان حوزه علوم انسانی بر این باورند که در نظام مدرنیته و دنیای امروزبشریت در معرض دو بحران قرارگرفته است که اورا تهدید می کند.
1- بحران هویت(identity) (من کی ام!؟؟؟)
پس از شتاب خیره کننده در اومانیسم همچنان بشر متجدد به دنبال پاسخ به پرسش هایی است که هرگز از آن رهایی ندارد؟انسان متجدد و نوگرای خود محور و در عین حال کمال طلب نتواست خود را در کمال و لذت محدود و ثبات ناپذیر خود ساخته اقناع و ارضاء کند.و همچنان سوالات بنیادین هستی اورا به چالشی بزرگ کشانده است.
سوالاتی که جلال الدین محمد بلخی مشهور به ملای رومی(مولانا) در غزلیات شمس به خوبی آن را مطرح کرده است.
روزها فکر من اینست و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا مده ام آمدنم بهر چه بود؟
به کجا می روم؟ آخر ننمایی وطنم
مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده ست مراد وی از این ساختنم
جان که از عالم علوی ست، یقین می دانم
رخت خود باز برآنم که همانجا فکنم
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
دوسه روزی قفسی ساخته اند از بدنم
ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست
به هوای سر کویش پرو بالی بزنم
کیست در گوش که او می شنود آوازم؟
یا چه جهان است، نگویی، که منش پیرهنم؟
تا به تحقیق مرا منزل و ره ننمایی
یک دم آرام نگیرم نفسی دم نزنم
می وصلم بچشان، تا در زندان ابد
از سر عربده مستانه به هم در شکنم
من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم
آنکه آورد مرا باز برد در وطنم
تو مپندار که من شعر به خود می گویم
تا که هوشیارم و بیدار یکی دم نزنم
شمس تبریز، اگر روی به من بنمایی
ولله این قالب مردار به هم درشکنم
2- بحران اضطراب وتنیدگی درونی( استرس)
تجربیات و مشاهدات میدانی به روشنی گواه آن است که به موازات گسترش ابزارها و امکانات رفاهی و برخورداری از ماشین های گوناگون آسایشی و راحتی ،حلقه مفقوده زندگی آرامش است که متاسفانه مدرنیته با لطایف الحیل و فریبکارانه آن را به غارت برده است و جهان معاصر لخت و عریان از لباس خوشبختی آرامش است.و جالب این که خود نیز به گم کردن عمدی این موهبت بی بدیل آفریدگار هستی اعتراف می کند.
و برای آن روش درمانی نیز پیشنهاد می کند . ایجاد و گسترش معنویت های عاری از خداوند هستی آفرین ،مدیر و مدبر یکی از همین روش های درمانی است.
بسته های پیشنهادی
الف – روش های مقطعی و گذرا و مادی(اومانیستی و بشر ساخته)
همانطور که اشاره شد روشی که متجددین با عنوان عرفان های دروغین و... ارائه می کنند در واقع داروهای جایگزین و بدلی و مشابه است که به صورت موقت آثار درد را پنهان می کنند اما هیچ معالجه اساسی به عمل نمی آورند. اینان پیرو خود را از چاهی در اورده و به چاهی هولناک دیگر می افکنند.
باید پای صحبت این پیروان به مقصد نرسیده و گمشده بنشینیم تا این سطور بر جان بنشیند.
ب – روش ثابت و پایدار و کاربردی
بسته پیشنهادی اسلام برای حل و برون رفت از بحران هویت و تنیدگی در یک برنامه مستمر و دائمی و دارای چارچوب کاربردی نماز و نیایش است.
کار بست این بسته آثار قطعی و حتمی داشته و به طور ریشه ای مشکل را حل می کند . و علاوه بسیار آسان و عملی بوده و از تبعات و پیامدهای سوء روش های بشر ساخته نیز در امان است . چرا که بسته درمانی از سوی آفریدگار انسان که کمال بی نهایت است ارائه شده است.
در نماز هویت (چیستی و کیستی) انسان آن گونه که هست و باید باشد را به او نشان می دهد.جایگاه انسان در عالم خلق ، نسبت و رابطه ی او با آفریدگارتبیین می شود.
از جملات ،الله اکبر،بسم الله،رحمن،رحیم،رب العالمین، الحمد لله رب العالمین چه درک و فهمی دارید؟
در نماز جایگاه نهایی انسان برای ما تبیین می شود.مالک یوم الدین
از چه راهی باید برویم. اهدنا الصراط المستقیم
همراهان و رهزنان انسان در این مسیر معرفی می شوند .
بالانس زندگی انسان را در تنیدگی زندگی او با یاد خود در همه ابعاد زندگی می داند
الا بذکرالله تطمئن القلوب
و نمونه کامل و بارز و مستمر یاد خدا را اقامه معنا دار نماز معرفی می کند.
اقم الصلاه لذکری
روش رفتاری پیامبرخدا صلوات الله علیه به عنوان الگوی زندگی سالم نشان دهنده درمانگری از طریق نماز است.
در روایات آمده است که هر وقت پیامبراز فشارها ی روزانه خسته مىشد و بدن مبارکش در فشار قرار مىگرفت، براى رفع خستگى نه چاى مىخورد، نه میوه میل مىکرد، و نه مىخوابید؛ بلکه وقتى خیلى خسته مىشد بلال حبشى را صدا مىکرد و اگر بلال در مجلس نبود به دنبالش مىفرستاد و به او مىفرمود:
«ارحنا یا بلال» (ای بلال، ما را با بانگ نماز خود آسوده کن)